ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به مدت چهار شب در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد
مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) در محضر رهبر معظم انقلاب
مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها با حضور رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین عالی در سخنانی، دعاهای وارده از اهلبیت علیهمالسلام را گنجینهای ارزشمند برای ارتباط معنوی با پروردگار و افزایش قابلیتهای انسان برای دریافت انوار و تفضلات الهی دانست و گفت: دعا و توسل برکتآفرین و بازدارنده انسان از لغزشها و انحرافها است، بنابراین هر چه مسئولیت اجتماعی انسان بالاتر باشد، نیاز او به دعا، توسل و خلوت با خداوند بیشتر است. همچنین در این مراسم، حجتالاسلام ضیایی به ذکر مصیبت و روضهخوانی پرداخت. در اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها با حضور رهبر انقلاب اسلامی هم که پنجشنبه شب برگزار شد حجتالاسلام والمسلمین صدیقی در سخنانی با اشاره به اهمیت مقام یقین و مصونیت از تردید و انحراف، وجود مقدس حضرت زهرا سلاماللهعلیها را سرشار از ایمان و یقین خواند و گفت: بر اساس آیات شریف قرآن، لازمه رسیدن به یقین و ثبات و استقامت در راه حق، بندگی پروردگار و پرهیز از استکبار و برتریجویی است. در این مراسم که با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید توسط آقای ابوالقاسمی آغاز شد، آقای سماواتی نیز به ذکر مصیبت و قرائت دعای توسل پرداخت. همچنین در دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت صدیقه کبری سلاماللهعلیها که جمعه برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین عالی در سخنانی، حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها را سرآمد مردم در دعا، ذکر و عبادت خواند و گفت: فیض عام پروردگار شامل همه مخلوقات است اما فیض و رحمت خاص خداوند مخصوص کسانی است که به درگاه او اظهار فقر و تضرع بیشتری کنند. حجتالاسلام ناصر شهیدی نیز در این مراسم به روضهخوانی پرداخت.
لغو مراسم راهپیمایی روز شهادت حضرت فاطمه (س) از سوی آیتالله وحید خراسانی
تعطیلی سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) و احتمال برگزاری مراسم سوگواری بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی و البته افزایش سفرها در ایام جولان کرونا، این نگرانی را ایجاد کرده بود که شیب نزولی مبتلایان و جانباختگان ویروس کرونا، دوباره صعودی شود چنانکه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا هم نسبت به موج چهارم این بیماری هشدار داده شد. در این جلسه نسبت به هر دو موضوع یعنی تجمعات مذهبی و افزایش سفرها هم اظهار نگرانی شد. معاون دفتر رئیس جمهوری البته بابت خبررسانی صدا و سیما از این جلسه انتقاد کرد و از لغو راهپیمایی روز شهادت حضرت فاطمه(س) در قم از سوی آیتالله وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید خبر داد. علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهوری در توئیتی با انتشار ویدئویی از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا که در آن سخنگوی این ستاد از تصمیم آیتالله حسین وحید خراسانی از مراجع تقلید شیعه مبنی بر لغو راهپیمایی روز شهادت حضرت فاطمه (س) به خاطر شیوع کرونا تقدیر کرده، نوشت: «تعطیلی روز شهادت حضرت فاطمه (س) به درخواست آیتالله وحید خراسانی از آقای خاتمی، رئیس جمهوری وقت، باز میگردد و همگان از اهتمام این مرجع عالیقدر بر شعائر مذهبی این ایام آگاهند. مهم است که بدانیم حضرت آقای وحید، راهپیمایی روز شهادت حضرت فاطمه (س) را به خاطر شیوع کرونا لغو کردهاند.» سعید نمکی، وزیر بهداشت هم از آیتالله وحید خراسانی برای توصیه ایشان به رعایت پروتکلهای بهداشتی و لغو راهپیمایی روز شهادت حضرت فاطمه (س) قدردانی کرد.
معزی همچنین با انتشار فیلم کامل گزارش سخنگوی ستادملی مقابله با کرونا درجلسه شنبه این ستاد، در حساب کاربری خود در توئیتر با انتقاد از انتشار یکسویه خبر تخلف از دستورالعملها در بخشهای خبری صداوسیما نوشت: «مسئولان وزارت بهداشت در جلسه ستاد ملی کرونا هم از مسافرت در تعطیلات گلایه کردند و هم به پروتکلشکنی در تجمعات مذهبی اعتراض داشتند خصوصاً به شیوه برگزاری نماز جمعه و مراسم عزاداری در قم. در ستاد ملی، هرگز دوگانهسازی نشد، اما اخبار صداوسیما صرفاً به عامل سفر اشاره کرد. به این عادت پوچ دوگانهسازی، پایان دهیم. مراسم عزاداری بدون رعایت دستورالعملها همانقدر به گسترش کرونا و مرگ شهروندان خواهد انجامید که مسافرت رفتن در تعطیلات؛ بپذیریم که انگیزه شکلگیری یک تجمع، از خطرات آن برای سلامت عمومی نخواهد کاست. حرمت جان انسان را نگاه داریم.»
معزی همچنین با انتشار فیلم کامل گزارش سخنگوی ستادملی مقابله با کرونا درجلسه شنبه این ستاد، در حساب کاربری خود در توئیتر با انتقاد از انتشار یکسویه خبر تخلف از دستورالعملها در بخشهای خبری صداوسیما نوشت: «مسئولان وزارت بهداشت در جلسه ستاد ملی کرونا هم از مسافرت در تعطیلات گلایه کردند و هم به پروتکلشکنی در تجمعات مذهبی اعتراض داشتند خصوصاً به شیوه برگزاری نماز جمعه و مراسم عزاداری در قم. در ستاد ملی، هرگز دوگانهسازی نشد، اما اخبار صداوسیما صرفاً به عامل سفر اشاره کرد. به این عادت پوچ دوگانهسازی، پایان دهیم. مراسم عزاداری بدون رعایت دستورالعملها همانقدر به گسترش کرونا و مرگ شهروندان خواهد انجامید که مسافرت رفتن در تعطیلات؛ بپذیریم که انگیزه شکلگیری یک تجمع، از خطرات آن برای سلامت عمومی نخواهد کاست. حرمت جان انسان را نگاه داریم.»
گردش دوباره کرونا
گزارش «ایران» از تبعات عادی انگاری برخی شهروندان و انجام سفرها و مراسم مختلف عمومی و متراکم
بعد از اینکه وضعیت کرونا در شهرهای شمالی به رنگ قرمز درآمد، مسافران در چند روز گذشته به جنوب کشور سفر کردند
دربرخی تجمعات نیز ، پروتکلهای بهداشتی رعایت نشد
گروه اجتماعی/ در حالی که نگرانی از ایجاد موج چهارم کرونا در اواخر بهمن و اوایل اسفند به هشدار جدی مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا بدل شده است با وجود این خبرها از ورود بیش از ٣٠ هزار نفر به قشم حکایت دارد. مسافرانی که پیش از این و بلافاصله با کاهش آمار مرگومیر و موارد بستری به سمت شمال کشور راهی میشدند این روزها مقصدشان را جنوب کشور انتخاب کردهاند و کرونا را به جزیره قشم سوغات میبرند.
در همین حال اگر نگاهی به فضای مجازی هم بیندازید تصاویر مسافرانی را میبینید که بیتوجه به شیوع بیماری کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی در این جزیره در حال گشتوگذار و تفریح هستند. ناپایداری و شکنندگی وضعیت موجود به حدی است که در چند روز گذشته از رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته تا فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا و وزیر بهداشت و معاونانش نسبت به شرایط حساس کنونی هشدار دادهاند و از مردم خواستهاند از اجتماعات پرهیز کنند و مسافراتهایشان را به پایان اپیدمی موکول کنند. از سوی دیگر به دنبال حذف محدودیتهای کرونایی؛ متخصصان سلامت به مردم تذکر میدهند؛ عدم رعایت دستورالعملها و سهلانگاری در بازگشت به شرایط عادی فاصله دو موج سوم و چهارم کرونا را کم میکند. آنها به صراحت تأکید میکنند با ادامه روند فعلی و افزایش سفر پیک چهارم کرونا با تعداد جانباختگان بیشتر دور از انتظار نیست. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز ضمن هشدار جدی درخصوص عدم رعایت پروتکلها و سفر به شمال و جنوب کشور گفت: ۲۳ شهر ما در وضعیت نارنجی، ۱۶۳ شهر در وضعیت زرد و ۲۵۲ شهر در وضعیت آبی هستند اما در چند روز گذشته در برخی نقاط کشور شاهد عدم رعایت پروتکلها بودیم. مسافرتهایی به جنوب بویژه قشم صورت گرفته و مسافرتهای زیادی به سمت شمال داشتیم. دکتر علیرضا رئیسی افزود: فعلاً وضعیت بیماری و روند ابتلا و مرگ در کشورها ما نزولی است اما مازندران همچنان در وضعیت خوبی نیست و ۱۰ شهر مازندران در وضعیت قرمز قرار گرفته است. استانهای گیلان و گلستان هم درگیر هستند. وی تأکید کرد: هشدار بسیار جدی است که اگر رعایتها ضعیف شود متأسفانه موج چهارم میتواند اواخر بهمن و اوایل اسفند شکل بگیرد و هرموجی شکل بگیرد برابر ۸ تا ۱۰ هزار فوت بیشتر است. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه گرچه به شرایط نسبی مطلوبی رسیدیم اما همواره باید توجه داشته باشیم کوچکترین کمتوجهی و سادهانگاری میتواند موجب خیز بیماری شود گفت: اگر در منطقهای اعلام میشود که وضعیت کمخطر شده به معنای از بین رفتن ویروس یا ضعیف شدن آن نیست که بار سفر را ببندیم. اگر این اتفاق بیفتد تجربه اردیبهشت و خرداد و تیر را داشتیم و ممکن است پیک سهمگینی تکرار شود به همین دلیل درخواست میکنیم مردم این هشدار را جدی بگیرند که اگر رعایت نکنیم متأسفانه موج چهارم شکل خواهد گرفت و دوباره محدودیتها اواخر اسفند و تعطیلات عید نوروز برخواهد گشت.
مسافرتهای بسیار زیادی به شمال و جزیره قشم داشتیم
دکتر رئیسی به عدم رعایت پروتکلها در برخی نقاط کشور طی چند روز گذشته اشاره و بیان کرد: متأسفانه سفر به جنوب کشور افزایش یافته است و مسافرتهای بسیاری به شمال و جزیره قشم داشتیم به طوری که در یک روز 30 تا40 هزار نفر همزمان وارد یک جزیره شدند.
وی افزود: متأسفانه طی یک روز در اسکله ورودی به جزیره قشم 6 هزار ماشین واردشده است همچنین 8 هزار نفر هم از طریق لنج به این جزیره رفتهاند و 8 پرواز هوایی هم به قشم صورت گرفته است آن هم در شرایطی که خیلیها ماسک را برداشته بودند؛ این وضعیت بسیار اسفناک است.
در قم 30 درصد ماسک داشتند
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در جلسه این ستاد درباره وضعیت قم گفت: «در قم هیچ گونه پروتکل بهداشتی رعایت نمیشود و تنها ۳۰ درصد مردم از ماسک برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا استفاده میکنند.»
علیرضا رئیسی با نشان دادن تصویری گزینش شده از حضور مردم در فضای باز یک هیأت عزاداری در قم به رئیس جمهوری، افزود «در نماز جمعهای که برگزار کردند، هیچ پروتکل بهداشتی رعایت نشده» و «کسانی که با بیمبالاتی این برنامهریزیها را میکنند، بدون تعارف مسئول مرگ مردم ما در پیک بعدی هستند و باید مجازات شوند. این ثواب کردن نیست اینها دارند آدم میکشند.» همچنین سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در برنامه گفتوگوی خبری ویژه شبکه دوم سیما نیز گفت: در ایام فاطمیه و سایر ایام مذهبی دیدیم که رهبر معظم انقلاب به عنوان یک الگو برای جامعه، با رعایت پروتکلها و به تنهایی عزاداری میکنند. ایام فاطمیه هر سال همه ما دوست داریم در این ایام دور هم باشیم و عزاداری کنیم؛ عکسهایی که من از قم نشان دادم را باید به این قسمتش نیز اشاره بکنم که در قم آیتالله وحید یکی از بزرگوارانی است که همیشه پیشرو در برگزاری این ایام است و حسینیهای که ایشان در آن حضور داشت، همواره بیش از هزار نفر جمعیت داشت اما ایشان با 40 تا 50 نفر برگزار کرده است که یک الگوی عملی است. این بزرگان و الگوهای مذهبی میتوانند به ما کمک کنند و همواره نیز کمک کردهاند.
وی اظهار داشت: ویروس کرونا نه ضعیف شده و نه از بین رفته است بلکه اتفاقاً در حال جهش یافتن است و خطرناکتر شده است. تا الان موجهای مختلفی داشتهایم که متأثر از جهش ویروس کرونا نبوده است بلکه متأثر از رفتار خود ما و سهلانگاری در رعایت پروتکلها بوده است.
دربرخی تجمعات نیز ، پروتکلهای بهداشتی رعایت نشد
گروه اجتماعی/ در حالی که نگرانی از ایجاد موج چهارم کرونا در اواخر بهمن و اوایل اسفند به هشدار جدی مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا بدل شده است با وجود این خبرها از ورود بیش از ٣٠ هزار نفر به قشم حکایت دارد. مسافرانی که پیش از این و بلافاصله با کاهش آمار مرگومیر و موارد بستری به سمت شمال کشور راهی میشدند این روزها مقصدشان را جنوب کشور انتخاب کردهاند و کرونا را به جزیره قشم سوغات میبرند.
در همین حال اگر نگاهی به فضای مجازی هم بیندازید تصاویر مسافرانی را میبینید که بیتوجه به شیوع بیماری کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی در این جزیره در حال گشتوگذار و تفریح هستند. ناپایداری و شکنندگی وضعیت موجود به حدی است که در چند روز گذشته از رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته تا فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا و وزیر بهداشت و معاونانش نسبت به شرایط حساس کنونی هشدار دادهاند و از مردم خواستهاند از اجتماعات پرهیز کنند و مسافراتهایشان را به پایان اپیدمی موکول کنند. از سوی دیگر به دنبال حذف محدودیتهای کرونایی؛ متخصصان سلامت به مردم تذکر میدهند؛ عدم رعایت دستورالعملها و سهلانگاری در بازگشت به شرایط عادی فاصله دو موج سوم و چهارم کرونا را کم میکند. آنها به صراحت تأکید میکنند با ادامه روند فعلی و افزایش سفر پیک چهارم کرونا با تعداد جانباختگان بیشتر دور از انتظار نیست. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز ضمن هشدار جدی درخصوص عدم رعایت پروتکلها و سفر به شمال و جنوب کشور گفت: ۲۳ شهر ما در وضعیت نارنجی، ۱۶۳ شهر در وضعیت زرد و ۲۵۲ شهر در وضعیت آبی هستند اما در چند روز گذشته در برخی نقاط کشور شاهد عدم رعایت پروتکلها بودیم. مسافرتهایی به جنوب بویژه قشم صورت گرفته و مسافرتهای زیادی به سمت شمال داشتیم. دکتر علیرضا رئیسی افزود: فعلاً وضعیت بیماری و روند ابتلا و مرگ در کشورها ما نزولی است اما مازندران همچنان در وضعیت خوبی نیست و ۱۰ شهر مازندران در وضعیت قرمز قرار گرفته است. استانهای گیلان و گلستان هم درگیر هستند. وی تأکید کرد: هشدار بسیار جدی است که اگر رعایتها ضعیف شود متأسفانه موج چهارم میتواند اواخر بهمن و اوایل اسفند شکل بگیرد و هرموجی شکل بگیرد برابر ۸ تا ۱۰ هزار فوت بیشتر است. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه گرچه به شرایط نسبی مطلوبی رسیدیم اما همواره باید توجه داشته باشیم کوچکترین کمتوجهی و سادهانگاری میتواند موجب خیز بیماری شود گفت: اگر در منطقهای اعلام میشود که وضعیت کمخطر شده به معنای از بین رفتن ویروس یا ضعیف شدن آن نیست که بار سفر را ببندیم. اگر این اتفاق بیفتد تجربه اردیبهشت و خرداد و تیر را داشتیم و ممکن است پیک سهمگینی تکرار شود به همین دلیل درخواست میکنیم مردم این هشدار را جدی بگیرند که اگر رعایت نکنیم متأسفانه موج چهارم شکل خواهد گرفت و دوباره محدودیتها اواخر اسفند و تعطیلات عید نوروز برخواهد گشت.
مسافرتهای بسیار زیادی به شمال و جزیره قشم داشتیم
دکتر رئیسی به عدم رعایت پروتکلها در برخی نقاط کشور طی چند روز گذشته اشاره و بیان کرد: متأسفانه سفر به جنوب کشور افزایش یافته است و مسافرتهای بسیاری به شمال و جزیره قشم داشتیم به طوری که در یک روز 30 تا40 هزار نفر همزمان وارد یک جزیره شدند.
وی افزود: متأسفانه طی یک روز در اسکله ورودی به جزیره قشم 6 هزار ماشین واردشده است همچنین 8 هزار نفر هم از طریق لنج به این جزیره رفتهاند و 8 پرواز هوایی هم به قشم صورت گرفته است آن هم در شرایطی که خیلیها ماسک را برداشته بودند؛ این وضعیت بسیار اسفناک است.
در قم 30 درصد ماسک داشتند
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در جلسه این ستاد درباره وضعیت قم گفت: «در قم هیچ گونه پروتکل بهداشتی رعایت نمیشود و تنها ۳۰ درصد مردم از ماسک برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا استفاده میکنند.»
علیرضا رئیسی با نشان دادن تصویری گزینش شده از حضور مردم در فضای باز یک هیأت عزاداری در قم به رئیس جمهوری، افزود «در نماز جمعهای که برگزار کردند، هیچ پروتکل بهداشتی رعایت نشده» و «کسانی که با بیمبالاتی این برنامهریزیها را میکنند، بدون تعارف مسئول مرگ مردم ما در پیک بعدی هستند و باید مجازات شوند. این ثواب کردن نیست اینها دارند آدم میکشند.» همچنین سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در برنامه گفتوگوی خبری ویژه شبکه دوم سیما نیز گفت: در ایام فاطمیه و سایر ایام مذهبی دیدیم که رهبر معظم انقلاب به عنوان یک الگو برای جامعه، با رعایت پروتکلها و به تنهایی عزاداری میکنند. ایام فاطمیه هر سال همه ما دوست داریم در این ایام دور هم باشیم و عزاداری کنیم؛ عکسهایی که من از قم نشان دادم را باید به این قسمتش نیز اشاره بکنم که در قم آیتالله وحید یکی از بزرگوارانی است که همیشه پیشرو در برگزاری این ایام است و حسینیهای که ایشان در آن حضور داشت، همواره بیش از هزار نفر جمعیت داشت اما ایشان با 40 تا 50 نفر برگزار کرده است که یک الگوی عملی است. این بزرگان و الگوهای مذهبی میتوانند به ما کمک کنند و همواره نیز کمک کردهاند.
وی اظهار داشت: ویروس کرونا نه ضعیف شده و نه از بین رفته است بلکه اتفاقاً در حال جهش یافتن است و خطرناکتر شده است. تا الان موجهای مختلفی داشتهایم که متأثر از جهش ویروس کرونا نبوده است بلکه متأثر از رفتار خود ما و سهلانگاری در رعایت پروتکلها بوده است.
رزمایشهای ارتش و سپاه با موفقیت برگزار شد
موشک ایرانی با برد 1800 کیلومتر در اقیانوس هند
گروه سیاسی/ در روزهای اخیر سلسله رزمایشهای ارتش و سپاه، مورد توجه محافل نظامی و سیاسی داخلی و خارجی قرار گرفت که آخرین آن، رزمایش موشکی پیامبر اعظم(ص) 15 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که مطابق تقویم سالانه رزمایشهای این نیرو برگزار شد. در رزمایش موشکی سپاه پاسداران، موشکهای بالستیک نقطه زن با دقت بالا علیه اهداف زمینی و دریایی مورد استفاده قرار گرفت. در یک مورد، موشک بالستیک با برد 1800 کیلومتر، از عمق خاک ایران بهسمت یک هدف دریایی فرضی در اقیانوس هند شلیک شد، یک تمرین نظامی که سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران آن را «معنادار» توصیف کرد. معناداری این رزمایش را از این جهت میتوان دریافت که ساعتی بعد، رسانههای غربی گزارش کردند که این موشک، در فاصله 160 کیلومتری ناو هواپیمابر «نیمیتز» امریکا به هدف فرضی خود اصابت کرده است. مروری بر ابعاد و ویژگیهای رزمایشهای اخیر نیروهای ارتش و سپاه، نشان میدهد که این نیروها تلاش کردهاند تا آخرین دستاوردهای نظامی و تاکتیکی خود را مورد آزمون قرار دهند.
رزمایشهای اخیر، ابتدا با تمرین بزرگ رزم پهپادی ارتش آغاز شد که در آن برای نخستین بار، پهپاد انتحاری و ضد رادار «آرش» از محفظه قابل حمل پرتاب شد. به گزارش فارس، این پهپادهای انتحاری با طی مسافت ۱۴۰۰ کیلومتر از سواحل مکران هدف پیشبینی شده در منطقه تمرین را با موفقیت منهدم کردند. در مرحله بعد، رزمایش اقتدار دریایی 99 نیروی دریایی ارتش برگزار شد که در آن، یگانهای این نیرو با شلیک انواع موشکهای کروز دریایی از ساحل و عرشه اهداف خود را در شمال اقیانوس هند و منطقه عمومی رزمایش مورد اصابت قرار دادند. همچنین در این رزمایش، زیردریایی بومی فاتح برای نخستین بار عملیات شلیک «اژدر» را انجام داد.
رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۵ سپاه پاسداران، مرحله دیگر رزمایشهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود. مرحله نخست این رزمایش، با شلیک انبوه موشکهای بالستیک زمین به زمین و اجرای عملیات از سوی پهپادهای تهاجمی بمب افکن در منطقه عمومی کویر مرکزی ایران برگزار شد. در این مرحله از رزمایش با بهرهگیری از نسل جدید موشکهای بالستیک زمین به زمین و پهپادها، تهاجم ترکیبی به پایگاه دشمن فرضی و انهدام تمامی اهداف تعیین شده اجرا شد. به این ترتیب که پساز حمله پهپادهای تهاجمی بمب افکن نیروی هوافضای سپاه از همه جهتها به سپر موشکی دشمن فرضی و انهدام کامل هدفها، انبوه موشکهای بالستیک نسل جدید سپاه در کلاسهای ذوالفقار، زلزال و دزفول به سمت اهداف تعیین شده شلیک شدند که با موفقیت به اهداف اصابت کردند. این موشکها به سرجنگی جدا شونده و قابلیت هدایت در خارج از جو و نیز قدرت اخلال و عبور از سپر موشکی دشمن مجهز شدهاند.
سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، پس از اجرای این مرحله از رزمایش، ترکیب قابلیتهای جدید موشکی و عملیات پهپادی و استفاده از فناوری هوش مصنوعی را به منزله تولد قدرت جدید در سپاه ارزیابی کرد.
آخرین مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم(ص) 15 سپاه، عملیات راهبردی موشکهای بالستیک دوربرد ضدناوهای متخاصم بود. طی تمرین نظامی، پس از کشف موقعیت ناوهای متخاصم دشمن فرضی از سوی سامانههای اطلاعاتی نیروی هوافضای سپاه، موشکهای بالستیک دوربرد کلاسهای متنوع از فاصله 1800 کیلومتری اهداف منظور رزمایش در شمال اقیانوس هند را با موفقیت مورد اصابت قرار داده و منهدم کردند.
پساز اجرای موفق این تمرین نظامی، سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، انتخاب اهدافی در فاصله بیش از ۱۸۰۰ کیلومتر در دریای عمان و اقیانوس هند را در رزمایش پیامبر اعظم(ص) 15 معنادار خواند و گفت:چنانچه هر متخاصمی نیت سوءیی نسبت به کشور ما داشته باشد، در کمترین زمان مورد تهاجم قرار میگیرد. او رزمایشهای هفتههای اخیر را که در زمان فشرده و تقریباً همزمان انجام میشود، نشاندهنده آمادگی فوقالعاده نیروهای مسلح در تمامی ابعاد زمینی، هوایی، دریایی و پدافند هوایی و موشکی دانست و گفت: انتخاب انبوهی از موشکهای دوربرد برای اهداف دریایی نشانگر این است که اگر دشمنان جمهوری اسلامی نیت سوءیی نسبت به منافع ملی، مسیرهای تجارت دریایی و سرزمین ما داشته باشند، با اقدام موشکی مورد هدف قرار گرفته و منهدم خواهند شد.
سرلشکر باقری، برگزاری رزمایش پیامبر اعظم(ص)۱۵ را نشان دهنده قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران در صیانت از منافع ملی توصیف و تأکید کرد: هر چند قصد انجام هیچ تهاجمی را نداریم اما با این رزمایشها اعلام میکنیم چنانچه هر متخاصمی نیت سویی نسبت به کشور ما داشته باشد، با تمام توان و در کمترین زمان مورد تهاجم قرار خواهد گرفت.
سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در حاشیه مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۵ گفت: یکی از هدفهای مهم ما در سیاستها و راهبردهای دفاعی این است که بتوانیم ناوهای جنگی دشمن اعم از ناوهای هواپیمابر و رزم ناوها را با استفاده از موشکهای بالستیک دوربرد هدف قرار دهیم. او اضافه کرد: مرسوم است در دریا با استفاده از موشکهای کروز با سرعت کم هدفهای متحرک مورد اصابت قرار گیرد؛ اما استفاده از موشکهای بالستیک بهدلیل اعماق و مسافتهای طولانی که از قلب سرزمین خودمان میتوانیم اهداف متحرک در اقیانوس را هدف قرار دهیم، دستاورد بزرگ دفاعی است که در نیروی هوافضای سپاه عینیت یافته و به تکامل رسیده است.
رزمایشهای اخیر، ابتدا با تمرین بزرگ رزم پهپادی ارتش آغاز شد که در آن برای نخستین بار، پهپاد انتحاری و ضد رادار «آرش» از محفظه قابل حمل پرتاب شد. به گزارش فارس، این پهپادهای انتحاری با طی مسافت ۱۴۰۰ کیلومتر از سواحل مکران هدف پیشبینی شده در منطقه تمرین را با موفقیت منهدم کردند. در مرحله بعد، رزمایش اقتدار دریایی 99 نیروی دریایی ارتش برگزار شد که در آن، یگانهای این نیرو با شلیک انواع موشکهای کروز دریایی از ساحل و عرشه اهداف خود را در شمال اقیانوس هند و منطقه عمومی رزمایش مورد اصابت قرار دادند. همچنین در این رزمایش، زیردریایی بومی فاتح برای نخستین بار عملیات شلیک «اژدر» را انجام داد.
رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۵ سپاه پاسداران، مرحله دیگر رزمایشهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود. مرحله نخست این رزمایش، با شلیک انبوه موشکهای بالستیک زمین به زمین و اجرای عملیات از سوی پهپادهای تهاجمی بمب افکن در منطقه عمومی کویر مرکزی ایران برگزار شد. در این مرحله از رزمایش با بهرهگیری از نسل جدید موشکهای بالستیک زمین به زمین و پهپادها، تهاجم ترکیبی به پایگاه دشمن فرضی و انهدام تمامی اهداف تعیین شده اجرا شد. به این ترتیب که پساز حمله پهپادهای تهاجمی بمب افکن نیروی هوافضای سپاه از همه جهتها به سپر موشکی دشمن فرضی و انهدام کامل هدفها، انبوه موشکهای بالستیک نسل جدید سپاه در کلاسهای ذوالفقار، زلزال و دزفول به سمت اهداف تعیین شده شلیک شدند که با موفقیت به اهداف اصابت کردند. این موشکها به سرجنگی جدا شونده و قابلیت هدایت در خارج از جو و نیز قدرت اخلال و عبور از سپر موشکی دشمن مجهز شدهاند.
سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، پس از اجرای این مرحله از رزمایش، ترکیب قابلیتهای جدید موشکی و عملیات پهپادی و استفاده از فناوری هوش مصنوعی را به منزله تولد قدرت جدید در سپاه ارزیابی کرد.
آخرین مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم(ص) 15 سپاه، عملیات راهبردی موشکهای بالستیک دوربرد ضدناوهای متخاصم بود. طی تمرین نظامی، پس از کشف موقعیت ناوهای متخاصم دشمن فرضی از سوی سامانههای اطلاعاتی نیروی هوافضای سپاه، موشکهای بالستیک دوربرد کلاسهای متنوع از فاصله 1800 کیلومتری اهداف منظور رزمایش در شمال اقیانوس هند را با موفقیت مورد اصابت قرار داده و منهدم کردند.
پساز اجرای موفق این تمرین نظامی، سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، انتخاب اهدافی در فاصله بیش از ۱۸۰۰ کیلومتر در دریای عمان و اقیانوس هند را در رزمایش پیامبر اعظم(ص) 15 معنادار خواند و گفت:چنانچه هر متخاصمی نیت سوءیی نسبت به کشور ما داشته باشد، در کمترین زمان مورد تهاجم قرار میگیرد. او رزمایشهای هفتههای اخیر را که در زمان فشرده و تقریباً همزمان انجام میشود، نشاندهنده آمادگی فوقالعاده نیروهای مسلح در تمامی ابعاد زمینی، هوایی، دریایی و پدافند هوایی و موشکی دانست و گفت: انتخاب انبوهی از موشکهای دوربرد برای اهداف دریایی نشانگر این است که اگر دشمنان جمهوری اسلامی نیت سوءیی نسبت به منافع ملی، مسیرهای تجارت دریایی و سرزمین ما داشته باشند، با اقدام موشکی مورد هدف قرار گرفته و منهدم خواهند شد.
سرلشکر باقری، برگزاری رزمایش پیامبر اعظم(ص)۱۵ را نشان دهنده قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران در صیانت از منافع ملی توصیف و تأکید کرد: هر چند قصد انجام هیچ تهاجمی را نداریم اما با این رزمایشها اعلام میکنیم چنانچه هر متخاصمی نیت سویی نسبت به کشور ما داشته باشد، با تمام توان و در کمترین زمان مورد تهاجم قرار خواهد گرفت.
سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در حاشیه مرحله نهایی رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۵ گفت: یکی از هدفهای مهم ما در سیاستها و راهبردهای دفاعی این است که بتوانیم ناوهای جنگی دشمن اعم از ناوهای هواپیمابر و رزم ناوها را با استفاده از موشکهای بالستیک دوربرد هدف قرار دهیم. او اضافه کرد: مرسوم است در دریا با استفاده از موشکهای کروز با سرعت کم هدفهای متحرک مورد اصابت قرار گیرد؛ اما استفاده از موشکهای بالستیک بهدلیل اعماق و مسافتهای طولانی که از قلب سرزمین خودمان میتوانیم اهداف متحرک در اقیانوس را هدف قرار دهیم، دستاورد بزرگ دفاعی است که در نیروی هوافضای سپاه عینیت یافته و به تکامل رسیده است.
رئیس جمهوری در جلسه ستاد مقابله با کرونا:
واکسیناسیون تا آخرسال آغاز میشود
- مراسم امسال 22 بهمن عمدتاً به صورت نمادین خودرویی و موتوری برگزار می شود
- درمورد ترددها و تجمع های غیر ضروری همچنان باید با احتیاط کامل رفتار کنیم
رئیس جمهوری از همه مردم خواست در همه شرایط و از جمله در مراسم ایام عزاداری شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه(ع)، در کنار یک عمل مستحب بزرگ، پروتکلهای بهداشتی را نیز به عنوان یک واجب بزرگ به طور دقیق رعایت کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، حسن روحانی روز شنبه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به برخی نگرانیها از سوی مقامهای بهداشتی و درمانی کشور از لغو برخی محدودیتها و شروع بازگشاییها گفت: این اظهار نگرانیها با توجه به نگرانیهای موجود از جهشهای ویروس کرونا، فصل سرما و در نتیجه بسته شدن فضاها و وارونگی هوا، کاملاً بحق است و باید دستورالعملهای بهداشتی بیش از پیش به طور دقیق مراعات شوند. رئیس جمهوری همچنین موضوع مراسم ۲۲ بهمن را یکی از محورهای بحث در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا ذکر کرد و گفت: به دلیل شرایط خاصی که داریم این مراسم امسال باید عمدتاً به صورت نمادین خودرویی و موتوری برگزار شود تا هم برگزاری مراسم را داشته باشیم و هم به گونهای نباشد که مشکلی برای مردم اتفاق بیفتد. روحانی با تأکید بر اینکه در شرایط شیوع کرونا، حفظ حیات خودمان و مردم بر همگان واجب است، گفت: بازگشاییها بویژه در مسائل فرهنگی و مذهبی میتواند انجام گیرد به شرط اینکه صد درصد دستورالعملهای بهداشتی رعایت شود. رئیس جمهوری با اشاره به وضعیت قابل قبول رعایت پروتکلها از سوی مشاغل و کسب و کارها و نیز کاهش حضور کارکنان ادارات، گفت: ۲ عرصه دیگر فعالیتهای اجتماعی یعنی امور فرهنگی و مذهبی و اجتماعات و ترددها نیز هستند که هرگونه غفلت از رعایت پروتکلهای بهداشتی در آنها مایه نگرانی بوده و میتواند باعث شیوع موج چهارم ابتلا به کرونا شود و اظهار نگرانیهایی که از جمله در همین جلسه ابراز شدند، کاملاً بحق و منطقی هستند و اگر دستورالعملها در این عرصهها رعایت نشوند، مجبور به اعمال محدودیتهای شدیدتر هستیم.
رئیس جمهوری در ادامه با بیان اینکه در ستاد بحث مفصلی در مورد واکسن داشتیم که توضیحات آن مفصلاً از سوی مسئولان مربوطه ارائه خواهد شد، اظهار داشت: همه تلاش ما این است که واکسیناسیون با اولویت کادر درمانی و افراد دارای شرایط پرخطر در همین ماههای باقیمانده در سال ۹۹ آغاز شود و در سال آینده نیز واکسن ساخت مشترک ایران و یک کشور خارجی و واکسن دیگری که توسط متخصصان داخلی تولید شده است، واکسیناسیون به شکل گستردهتر انجام شود. دکتر روحانی بار دیگر تأکید کرد که آغاز واکسیناسیون و حتی واکسیناسیون سراسری به معنای رفع کامل نگرانیها نیست و باید تا زمانی که از ریشهکن شدن بیماری اطمینان حاصل شود دستورالعملهای بهداشتی کماکان با قوت و به صورت کامل اجرا شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، حسن روحانی روز شنبه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به برخی نگرانیها از سوی مقامهای بهداشتی و درمانی کشور از لغو برخی محدودیتها و شروع بازگشاییها گفت: این اظهار نگرانیها با توجه به نگرانیهای موجود از جهشهای ویروس کرونا، فصل سرما و در نتیجه بسته شدن فضاها و وارونگی هوا، کاملاً بحق است و باید دستورالعملهای بهداشتی بیش از پیش به طور دقیق مراعات شوند. رئیس جمهوری همچنین موضوع مراسم ۲۲ بهمن را یکی از محورهای بحث در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا ذکر کرد و گفت: به دلیل شرایط خاصی که داریم این مراسم امسال باید عمدتاً به صورت نمادین خودرویی و موتوری برگزار شود تا هم برگزاری مراسم را داشته باشیم و هم به گونهای نباشد که مشکلی برای مردم اتفاق بیفتد. روحانی با تأکید بر اینکه در شرایط شیوع کرونا، حفظ حیات خودمان و مردم بر همگان واجب است، گفت: بازگشاییها بویژه در مسائل فرهنگی و مذهبی میتواند انجام گیرد به شرط اینکه صد درصد دستورالعملهای بهداشتی رعایت شود. رئیس جمهوری با اشاره به وضعیت قابل قبول رعایت پروتکلها از سوی مشاغل و کسب و کارها و نیز کاهش حضور کارکنان ادارات، گفت: ۲ عرصه دیگر فعالیتهای اجتماعی یعنی امور فرهنگی و مذهبی و اجتماعات و ترددها نیز هستند که هرگونه غفلت از رعایت پروتکلهای بهداشتی در آنها مایه نگرانی بوده و میتواند باعث شیوع موج چهارم ابتلا به کرونا شود و اظهار نگرانیهایی که از جمله در همین جلسه ابراز شدند، کاملاً بحق و منطقی هستند و اگر دستورالعملها در این عرصهها رعایت نشوند، مجبور به اعمال محدودیتهای شدیدتر هستیم.
رئیس جمهوری در ادامه با بیان اینکه در ستاد بحث مفصلی در مورد واکسن داشتیم که توضیحات آن مفصلاً از سوی مسئولان مربوطه ارائه خواهد شد، اظهار داشت: همه تلاش ما این است که واکسیناسیون با اولویت کادر درمانی و افراد دارای شرایط پرخطر در همین ماههای باقیمانده در سال ۹۹ آغاز شود و در سال آینده نیز واکسن ساخت مشترک ایران و یک کشور خارجی و واکسن دیگری که توسط متخصصان داخلی تولید شده است، واکسیناسیون به شکل گستردهتر انجام شود. دکتر روحانی بار دیگر تأکید کرد که آغاز واکسیناسیون و حتی واکسیناسیون سراسری به معنای رفع کامل نگرانیها نیست و باید تا زمانی که از ریشهکن شدن بیماری اطمینان حاصل شود دستورالعملهای بهداشتی کماکان با قوت و به صورت کامل اجرا شود.
تحلیلگران بازار سرمایه درگفت و گو با «ایران» پیشبینی کردند
دورنمای شاخص بورس
سیاوش رضایی
خبرنگار
با توجه به اینکه هم اکنون بیش از 60 درصد از جمعیت کشور سهامدار بورس هستند، بنابراین ریزشها و افت و خیزهای شاخص بورس یکی از مهمترین دغدغههای مردم محسوب میشود. پس از بازدهی رؤیایی چهارماهه ابتدایی سال از انتهای مرداد شاخص با تلاطم زیادی روبهرو شد و با افت از ارتفاع نزدیک به 2.1 میلیون واحدی به 1.2 میلیون واحد، باعث نگرانی سهامداران بخصوص تازه واردها شد.اما در روزهای اخیر که شاخص کل بورس کانال 1.2 میلیون واحد را نیز از دست داد و دوباره به کانال 1.1 میلیون واحد عقبنشینی کرده است، نگرانی و دلهره سهامداران بیش از پیش شده است. طی روزهای اخیر عدهای از سهامداران برای جلوگیری از زیان بیشتر خود با ضرر سهام خود را فروختند و از بازار خارج شدند. در این شرایط تحلیلهای بنیادی و ارزندگی سهام شرکتها جای خود را به نمودارهای تکنیکالی داده است. بدین ترتیب هم اکنون قیمت سهام بسیاری از شرکتها به زیر ارزش ذاتی آنها رسیده است، اما عدم اعتماد بخصوص در میان سهامداران تازه وارد باعث شده است تا طی هفتههای اخیر بازار با افت شدیدی مواجه شود.اما در کنار دلایلی که باعث بروز شرایط فعلی شده است، یکی از مهمترین پرسشها این است که در آینده بازار به کدام سمت میرود؟ آیا همچنان به روند نزولی خود ادامه خواهد داد یا دوباره برخواهد گشت؟ در این راستا عمده کارشناسان بازار به تکیه بر تجارب سالهای گذشته و تحلیلهای مختلف اعتقاد دارند که به طور قطع شرایط اینگونه نخواهد ماند و در آینده دوباره بازار متعادل خواهد شد. البته زمانی که بازار به تعادل خواهد رسید به متغیرهای بسیاری ارتباط دارد که از بیرون به بازار سرمایه تحمیل میشود.
نگاه کارشناس
وضعیت بازار ناگوار نیست
فردین آقابزرگی
کارشناس بازار سرمایه
برخلاف نظر برخی که اعتقاد دارند بازار سرمایه ایران در وضعیت ناگواری بهسر میبرد، باید گفت بورس تهران باوجود تمام افتهای شدیدی که طی ماههای اخیر تجربه کرده است همچنان از ابتدای سال جاری تاکنون 130 درصد بازدهی داشته است بدین ترتیب ماهانه به طور متوسط 13 درصد بازدهی به همراه داشته است که نسبت به دورههای قبلی بازار و همچنین بازارهای دیگر رقم قابل قبولی است. این درحالی است که در سال 1396 بازدهی کل بورس 24 درصد و در سال 1395 منفی 4 درصد بوده است. اما درخصوص اینکه چه عواملی باعث شد تا بازار با نوسان و افت و خیرهای بسیار مواجه شود، میتوان به دلایل متعددی اشاره کرد. در این زمینه عدم تطابق زیرساختهای بازار با ورود خیل عظیم سهامداران جدید (حدود 50 میلیون سهامدار)، سطح آگاهی پایین تازه واردان، ورود به روش مستقیم و بدون مشورت، گستردگی شبکههای غیرمجاز و سیگنال فروشی ازجمله عواملی است که تأثیر زیادی درعدم ثبت بازار داشته است. در چهار ماه نخست سال جاری، سهامداران جدید به محض ورود به بازار با بازدهی شیرین 40 تا 50 درصدی مواجه شدند، اما درخصوص ریسکهای بازار و ضرورت داشتن نگاه بلندمدت برای سرمایهگذاری به آنها کمتر گفته شد.همواره یکی از متغیرهای اصلی رشد بازار سرمایه، نرخ ارز است و این درحالی است که تعیین نرخ هدف 15 هزار تومان برای دلار تأثیر زیادی برانتظار سودآوری از بازار سرمایه داشت. در کنار آن مؤلفههای دیگری مانند گشایش در سیاست خارجی و لغو تحریمها، نحوه تأمین کسری بودجه نیز جزو متغیرهای اثرگذار در بازار است. درمجموع با توجه به تغییر شرایط در بازار به طور قطع روند رشد شاخص همانند چهارماه ابتدایی سال نخواهد بود و شاخص با روند کندتری به رشد خود ادامه خواهد داد. با این حال تمام متغیرهای بازار حاکی از این است که پس از عبور از وضعیت فعلی و فروکش کردن هیجانات درمیان مدت و بلندمدت بازار به مسیر تعادلی خود بازخواهد گشت.
فراواکنش در بازار
محمد مهدی بحرالعلوم
کارشناس بازار سرمایه
هماکنون مهمترین دلیلی که به افت بازار سرمایه منجر شده، هیجانات و فراواکنش سهامداران است. درواقع عدم اطمینان درباره متغیرهای کلان اقتصاد که در ارزش گذاری شرکتهای بورسی مورد استفاده قرار میگیرد نقش مهمی دراین شرایط دارد. درحالی که بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که کاهش نرخ دلار به زیر 20 هزار تومان در شرایط فعلی احتمال بسیار ضعیفی دارد، اعلام نرخ 15 هزار تومانی برای دلار باعث واکنش در بازار شد. علاوهبر نرخ ارز، ورود وزارت صمت به قیمتگذاری دستوری فولاد نیز موجب شد تا بازاری که درحال ریکاوری خود بود دوباره با افت مواجه شود. این درحالی است که به دلیل تغییرات مدیریتی در برخی از شرکتهای فلزی، شایعه تعمیم قیمتگذاری به سایر فلزات مانند مس نیز شرایط را پیچیدهتر کرد.در این میان ناهماهنگی میان قوه مجریه و مقننه بخصوص درباره لایحه بودجه و ابهام در برخی از متغیرهای مهم مانند نرخ انرژی صنایع و بهره مالکانه معادن و همچنین نرخ ارز نیز در نوسان بازار سرمایه مؤثر بوده است.در بازار سهام برخلاف سایر بازارها که امکان نوسانگیری به دلیل هزینه بالا و فرآیند طولانی نقل و انتقال وجود ندارد در بورس به دلیل نقدشوندگی بالا، نوسانگیری عدهای باعث نامتعادلتر شدن بازار شده است. دراین میان سازمان بورس باید تصمیم سخت را بگیرد. این سازمان میتواند با حذف دامنه نوسان آرامش را به بازار بازگرداند.هماکنون قیمت بسیاری از سهمهای بازار پس از افت شدید حتی تا 70 درصد ارزنده شدهاند، اما اتفاق خاصی نیفتاده است. در این شرایط حقوقیهای بازار نیز منفعل عمل کردهاند چرا که وقتی بازار را تعزیراتی و پلیسی کنیم باعث میشود تا حقوقیها نیز واکنش نشان ندهند. به طوری که برای نخستین بار در تاریخ بورس لیست تعدادی از حقوقیهای بازار به قوه قضائیه ارسال شد.در این شرایط سیاستگذاران اصلی شامل دولت و مجلس باید به بازار این اطمینان را بدهند که متغیرهای اثرگذار در این بازار حداقل تا یکسال آینده و در قالب لایحه بودجه تغییر نمیکند و از قیمتگذاری دستوری جلوگیری میشود. از سوی دیگر بایستی پارادوکس نرخ بهره و ارز را نیز از بین ببریم، زمانی که قصد داریم نرخ ارز را به زیر20 هزار تومان کاهش دهیم باید نرخ بهره نیز به موازات آن کاهش یابد که این یک فرصت برای بازار سرمایه محسوب میشود.
تأثیر نرخ ارز بر بازار
عظیم ثابت
کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه در بلندمدت همواره برترین بازار از نظر بازدهی بوده است. درکنار آن این بازار به دلیل نقدشوندگی بالا، شفافیت و پاسخگو بودن نسبت به سایر بازارها ارجحیت دارد. سال جاری یک سال ویژه و نقطه عطف برای بازار سرمایه محسوب میشود. از اواخر سال 1398 افزایش قیمت بنزین، کاهش نرخ سود بانکی درکنار بالا رفتن نرخ ارز موجب افزایش انتظارات تورمی شد و باعث شد تا بازار سرمایه در کانون توجه قرار گیرد. به دنبال آن آزادسازی سهام عدالت عرضه صندوقهای قابل معامله و شیوع کرونا نیز تأثیر زیادی داشت.
هماکنون عمده نگرانی موجود از ناحیه مردم عادی و سهامداران تازه وارد است. طی ماههای گذشته به دلیل نبود سازوکاری برای جلوگیری از ورود مستقیم مردم به بازار و نبود آموزش مؤثر، برخی از سهامداران به دلیل هیجانات موجود مجبور به حراج سهام خود میشوند و زیان میبینند. طی هفتههای اخیر نیز برخی تصمیمگیریهای غیرکارشناسی مانند قیمتگذاری دستوری فولاد آسیب زیادی به بازار وارد کرد. چرا که این قیمتگذاری تنها به نفع عدهای خاص تمام میشود. همواره چنین تصمیمگیریهایی از فروش 5 هزار دلار به نرخ دولتی به هر فرد در سالهای دور تا حراج سکه و قیمتگذاری دستوری تنها به نفع عدهای خاص بوده است. بازار سرمایه بازاری ترسو است که هر تصمیمی در آن تأثیر میگذارد. سرمایهگذاری باید دارای دو مؤلفه امنیت و سود معقول باشد و هر متغیری که دراین دو موضوع اثر منفی داشته باشد به زیان سهامداران میشود. یکی دیگر از مسائلی که باعث رشد نوسان در بازار شده است، اعلام نرخ هدف 15 هزار تومانی دلار است. این درحالی است که هیچ شرکت بورسی برنامهها و صورتهای مالی خود را براساس دلار بالای 20 هزار تومان تنظیم نکرده است و همه شرکتها برمبنای دلار زیر20 هزار تومان برنامهریزی کردهاند، بنابراین حتی در صورت کاهش نرخ ارز نیز شرکتهای بورسی آسیب نمیبینند.درمجموع با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در بازار سرمایه و در شرایط خاص اقتصاد ایران که تنها راه آن رونق تولید است، این بازار میتواند محلی برای تأمین مالی و انباشت سرمایه باشد و نقدینگی را نیز کنترل کند و برهمین اساس سیاستگذاران باید توجه ویژهای داشته باشند و با همگرایی قوا بخصوص مقننه و مجریه شاهد تحقق آن باشیم.
خبرنگار
با توجه به اینکه هم اکنون بیش از 60 درصد از جمعیت کشور سهامدار بورس هستند، بنابراین ریزشها و افت و خیزهای شاخص بورس یکی از مهمترین دغدغههای مردم محسوب میشود. پس از بازدهی رؤیایی چهارماهه ابتدایی سال از انتهای مرداد شاخص با تلاطم زیادی روبهرو شد و با افت از ارتفاع نزدیک به 2.1 میلیون واحدی به 1.2 میلیون واحد، باعث نگرانی سهامداران بخصوص تازه واردها شد.اما در روزهای اخیر که شاخص کل بورس کانال 1.2 میلیون واحد را نیز از دست داد و دوباره به کانال 1.1 میلیون واحد عقبنشینی کرده است، نگرانی و دلهره سهامداران بیش از پیش شده است. طی روزهای اخیر عدهای از سهامداران برای جلوگیری از زیان بیشتر خود با ضرر سهام خود را فروختند و از بازار خارج شدند. در این شرایط تحلیلهای بنیادی و ارزندگی سهام شرکتها جای خود را به نمودارهای تکنیکالی داده است. بدین ترتیب هم اکنون قیمت سهام بسیاری از شرکتها به زیر ارزش ذاتی آنها رسیده است، اما عدم اعتماد بخصوص در میان سهامداران تازه وارد باعث شده است تا طی هفتههای اخیر بازار با افت شدیدی مواجه شود.اما در کنار دلایلی که باعث بروز شرایط فعلی شده است، یکی از مهمترین پرسشها این است که در آینده بازار به کدام سمت میرود؟ آیا همچنان به روند نزولی خود ادامه خواهد داد یا دوباره برخواهد گشت؟ در این راستا عمده کارشناسان بازار به تکیه بر تجارب سالهای گذشته و تحلیلهای مختلف اعتقاد دارند که به طور قطع شرایط اینگونه نخواهد ماند و در آینده دوباره بازار متعادل خواهد شد. البته زمانی که بازار به تعادل خواهد رسید به متغیرهای بسیاری ارتباط دارد که از بیرون به بازار سرمایه تحمیل میشود.
نگاه کارشناس
وضعیت بازار ناگوار نیست
فردین آقابزرگی
کارشناس بازار سرمایه
برخلاف نظر برخی که اعتقاد دارند بازار سرمایه ایران در وضعیت ناگواری بهسر میبرد، باید گفت بورس تهران باوجود تمام افتهای شدیدی که طی ماههای اخیر تجربه کرده است همچنان از ابتدای سال جاری تاکنون 130 درصد بازدهی داشته است بدین ترتیب ماهانه به طور متوسط 13 درصد بازدهی به همراه داشته است که نسبت به دورههای قبلی بازار و همچنین بازارهای دیگر رقم قابل قبولی است. این درحالی است که در سال 1396 بازدهی کل بورس 24 درصد و در سال 1395 منفی 4 درصد بوده است. اما درخصوص اینکه چه عواملی باعث شد تا بازار با نوسان و افت و خیرهای بسیار مواجه شود، میتوان به دلایل متعددی اشاره کرد. در این زمینه عدم تطابق زیرساختهای بازار با ورود خیل عظیم سهامداران جدید (حدود 50 میلیون سهامدار)، سطح آگاهی پایین تازه واردان، ورود به روش مستقیم و بدون مشورت، گستردگی شبکههای غیرمجاز و سیگنال فروشی ازجمله عواملی است که تأثیر زیادی درعدم ثبت بازار داشته است. در چهار ماه نخست سال جاری، سهامداران جدید به محض ورود به بازار با بازدهی شیرین 40 تا 50 درصدی مواجه شدند، اما درخصوص ریسکهای بازار و ضرورت داشتن نگاه بلندمدت برای سرمایهگذاری به آنها کمتر گفته شد.همواره یکی از متغیرهای اصلی رشد بازار سرمایه، نرخ ارز است و این درحالی است که تعیین نرخ هدف 15 هزار تومان برای دلار تأثیر زیادی برانتظار سودآوری از بازار سرمایه داشت. در کنار آن مؤلفههای دیگری مانند گشایش در سیاست خارجی و لغو تحریمها، نحوه تأمین کسری بودجه نیز جزو متغیرهای اثرگذار در بازار است. درمجموع با توجه به تغییر شرایط در بازار به طور قطع روند رشد شاخص همانند چهارماه ابتدایی سال نخواهد بود و شاخص با روند کندتری به رشد خود ادامه خواهد داد. با این حال تمام متغیرهای بازار حاکی از این است که پس از عبور از وضعیت فعلی و فروکش کردن هیجانات درمیان مدت و بلندمدت بازار به مسیر تعادلی خود بازخواهد گشت.
فراواکنش در بازار
محمد مهدی بحرالعلوم
کارشناس بازار سرمایه
هماکنون مهمترین دلیلی که به افت بازار سرمایه منجر شده، هیجانات و فراواکنش سهامداران است. درواقع عدم اطمینان درباره متغیرهای کلان اقتصاد که در ارزش گذاری شرکتهای بورسی مورد استفاده قرار میگیرد نقش مهمی دراین شرایط دارد. درحالی که بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که کاهش نرخ دلار به زیر 20 هزار تومان در شرایط فعلی احتمال بسیار ضعیفی دارد، اعلام نرخ 15 هزار تومانی برای دلار باعث واکنش در بازار شد. علاوهبر نرخ ارز، ورود وزارت صمت به قیمتگذاری دستوری فولاد نیز موجب شد تا بازاری که درحال ریکاوری خود بود دوباره با افت مواجه شود. این درحالی است که به دلیل تغییرات مدیریتی در برخی از شرکتهای فلزی، شایعه تعمیم قیمتگذاری به سایر فلزات مانند مس نیز شرایط را پیچیدهتر کرد.در این میان ناهماهنگی میان قوه مجریه و مقننه بخصوص درباره لایحه بودجه و ابهام در برخی از متغیرهای مهم مانند نرخ انرژی صنایع و بهره مالکانه معادن و همچنین نرخ ارز نیز در نوسان بازار سرمایه مؤثر بوده است.در بازار سهام برخلاف سایر بازارها که امکان نوسانگیری به دلیل هزینه بالا و فرآیند طولانی نقل و انتقال وجود ندارد در بورس به دلیل نقدشوندگی بالا، نوسانگیری عدهای باعث نامتعادلتر شدن بازار شده است. دراین میان سازمان بورس باید تصمیم سخت را بگیرد. این سازمان میتواند با حذف دامنه نوسان آرامش را به بازار بازگرداند.هماکنون قیمت بسیاری از سهمهای بازار پس از افت شدید حتی تا 70 درصد ارزنده شدهاند، اما اتفاق خاصی نیفتاده است. در این شرایط حقوقیهای بازار نیز منفعل عمل کردهاند چرا که وقتی بازار را تعزیراتی و پلیسی کنیم باعث میشود تا حقوقیها نیز واکنش نشان ندهند. به طوری که برای نخستین بار در تاریخ بورس لیست تعدادی از حقوقیهای بازار به قوه قضائیه ارسال شد.در این شرایط سیاستگذاران اصلی شامل دولت و مجلس باید به بازار این اطمینان را بدهند که متغیرهای اثرگذار در این بازار حداقل تا یکسال آینده و در قالب لایحه بودجه تغییر نمیکند و از قیمتگذاری دستوری جلوگیری میشود. از سوی دیگر بایستی پارادوکس نرخ بهره و ارز را نیز از بین ببریم، زمانی که قصد داریم نرخ ارز را به زیر20 هزار تومان کاهش دهیم باید نرخ بهره نیز به موازات آن کاهش یابد که این یک فرصت برای بازار سرمایه محسوب میشود.
تأثیر نرخ ارز بر بازار
عظیم ثابت
کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه در بلندمدت همواره برترین بازار از نظر بازدهی بوده است. درکنار آن این بازار به دلیل نقدشوندگی بالا، شفافیت و پاسخگو بودن نسبت به سایر بازارها ارجحیت دارد. سال جاری یک سال ویژه و نقطه عطف برای بازار سرمایه محسوب میشود. از اواخر سال 1398 افزایش قیمت بنزین، کاهش نرخ سود بانکی درکنار بالا رفتن نرخ ارز موجب افزایش انتظارات تورمی شد و باعث شد تا بازار سرمایه در کانون توجه قرار گیرد. به دنبال آن آزادسازی سهام عدالت عرضه صندوقهای قابل معامله و شیوع کرونا نیز تأثیر زیادی داشت.
هماکنون عمده نگرانی موجود از ناحیه مردم عادی و سهامداران تازه وارد است. طی ماههای گذشته به دلیل نبود سازوکاری برای جلوگیری از ورود مستقیم مردم به بازار و نبود آموزش مؤثر، برخی از سهامداران به دلیل هیجانات موجود مجبور به حراج سهام خود میشوند و زیان میبینند. طی هفتههای اخیر نیز برخی تصمیمگیریهای غیرکارشناسی مانند قیمتگذاری دستوری فولاد آسیب زیادی به بازار وارد کرد. چرا که این قیمتگذاری تنها به نفع عدهای خاص تمام میشود. همواره چنین تصمیمگیریهایی از فروش 5 هزار دلار به نرخ دولتی به هر فرد در سالهای دور تا حراج سکه و قیمتگذاری دستوری تنها به نفع عدهای خاص بوده است. بازار سرمایه بازاری ترسو است که هر تصمیمی در آن تأثیر میگذارد. سرمایهگذاری باید دارای دو مؤلفه امنیت و سود معقول باشد و هر متغیری که دراین دو موضوع اثر منفی داشته باشد به زیان سهامداران میشود. یکی دیگر از مسائلی که باعث رشد نوسان در بازار شده است، اعلام نرخ هدف 15 هزار تومانی دلار است. این درحالی است که هیچ شرکت بورسی برنامهها و صورتهای مالی خود را براساس دلار بالای 20 هزار تومان تنظیم نکرده است و همه شرکتها برمبنای دلار زیر20 هزار تومان برنامهریزی کردهاند، بنابراین حتی در صورت کاهش نرخ ارز نیز شرکتهای بورسی آسیب نمیبینند.درمجموع با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در بازار سرمایه و در شرایط خاص اقتصاد ایران که تنها راه آن رونق تولید است، این بازار میتواند محلی برای تأمین مالی و انباشت سرمایه باشد و نقدینگی را نیز کنترل کند و برهمین اساس سیاستگذاران باید توجه ویژهای داشته باشند و با همگرایی قوا بخصوص مقننه و مجریه شاهد تحقق آن باشیم.
معاون سازمان برنامه درپاسخ به الیاس نادران:
بودجه را سیاسی نکنید
معاون سازمان برنامه و بودجه گفت: عمده انتقادات به لایحه بودجه مربوط به میزان وابستگی بودجه به نفت بود، اما در کمیسیون تلفیق میزان درآمد نفتی از ۱۹۹ هزار میلیارد تومان به ۲۳۱ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. به گزارش ایرنا، سیدحمید پورمحمدی در واکنش به ادعاها و انتقادهای الیاس نادران رئیس کمیسیون تلفیق بودجه گفت: عباراتی مانند «این بودجه برای فروپاشی نوشته شده است» و یا اینکه «اگر بودجه به سران قوا ارجاع میشد ممکن بود برای مملکت یک فاجعه درست کنند» عبارات مناسب نظام کارشناسی و حرفهای بودجهریزی کشور نیست. وی درباره تفاوت لایحه بودجه و نظر کمیسیون تلفیق برای تأمین دارو و تجهیزات پزشکی و کالاهای اساسی افزود: در لایحه دولت برای تأمین دارو و تجهیزات پزشکی و کالاهای اساسی مبلغ ۸ میلیارد دلار پیشبینی شد. دولت، نرخ ارز این منابع را ۴۲۰۰ تومان منظور کرد تا به روال سالجاری، آن را اختصاص دهد. همچنین در حکمی در لایحه پیشبینی کرد اگر با رعایت ملاحظات بازار، تخصیص ارز ترجیحی را مطلوب تشخیص نداد بتواند مابهالتفاوت نرخ آن تا نرخ روز را صرف حمایت از معیشت و سلامت مردم کند. به عبارت دیگر این منابع را نقداً به مردم و ذینفعان بپردازد. ممکن است مجلس این روش دولت را نپسندد و آن را مناسب نداند آن وقت باید بگوید روش مناسب موردنظر او چیست که دولت آن را در بودجه ندیده است؟ اگر نظری متفاوت دارد باید بگوید ضمانت اجرا و مسئولیت پاسخگویی آن برای حفظ نظم بازار چیست؟ به گفته پورمحمدی، هرچه مطالب بودجه در تریبونهای سیاسی و به زبان سیاسی بیان شود. مجال کار برای تعامل و کار کارشناسی تنگتر و کسب نتیجه مطلوب سختتر میشود.
ارزیابی اکبر ترکان از مصوبه انتخاباتی مجلس در گفتوگو با «ایران»:
بررسی برنامه نامزدها حق مردم است نه شورای نگهبان
مهراوه خوارزمی
خبرنگار
مجلس یازدهم سرانجام ماده 59 قانون انتخابات ریاست جمهوری را که میگوید «کاندیداها میتوانند اسناد و مدارک مثبت صلاحیت خود را ضمیمه اعلام داوطلبی کنند یا در مدت زمان رسیدگی به صلاحیت داوطلبان به شورای نگهبان تقدیم کنند» را به این ترتیب اصلاح کرد که «در راستای بند 2- 10 سیاستهای کلی انتخابات مبنی بر شناسایی اولیه توانایی و شایستگی داوطلبان، شورای نگهبان 3 ماه پیش از صدور دستور شروع انتخابات ریاست جمهوری و در صورت مشخص شدن داوطلبی افراد میتواند از آنها دعوت بهعمل آورده تا برنامههای آنان را بر اساس شرایط موضوع این قانون و شاخصهای مورد نظر شورای نگهبان موضوع بند 5- 10 سیاستهای کلی انتخابات بررسی نماید». تغییری که از همان روزهای ابتدایی انتشار طرح تا پس از رأی مجلس به تصویب آن انتقادات متعددی پیرامونش مطرح شد اما برخی اعضای شورای نگهبان از آن بهعنوان راهی برای احراز صلاحیت مدیریتی داوطلبان استقبال کردند. اکبر ترکان مشاور سابق رئیس جمهوری و از مدیران سابقه دار کشور اما در گفتوگو با «ایران» مخالفتش با این مصوبه را از زاویه دفاع از جمهوریت نظام تبیین میکند و معتقد است باید با عهد «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» با چنین مصوباتی مخالفت کرد.
مجلس در فرآیند بررسی طرح اصلاح بخشهایی از قانون انتخابات تصویب کرد که شورای نگهبان میتواند از حدود سه ماه پیش از آغاز فرآیند انتخابات از نامزدهای ریاست جمهوری بخواهد تا برنامه خود را برای بررسی به این نهاد ارائه کنند. این مصوبه را تا چه حد با اصول کلی قانون اساسی همنوا میدانید؟
بهشخصه معتقدم باید با هر فرآیندی که انتخاب مستقیم مردم را دو مرحلهای میکند مخالفت کرد. این مردم هستند که باید رئیسجمهوری را انتخاب کنند، آنوقت ما نهاد شورای نگهبان را در وسط راه قرار میدهیم و میگوییم اول شورای نگهبان افراد مورد نظرش را انتخاب کند و بعد مردم. این روش به معنای حذف جمهوریت است. اصلاً مگر چنین چیزی ممکن است که شورای نگهبان صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را بر مبنای برنامههایشان تأیید یا رد کند. معنای چنین کاری این است که انتخاب دو مرحلهای است. مرحله اول آنها انتخاب کنند و برنامهها را بررسی کنند اگر پسندیدند مردم رأی بدهند.
یکی از دلایلی که گفته میشود مبنای این مصوبه قرار دارد این است که افراد تواناتر و شایستهتری در انتخابات ریاست جمهوری به مردم عرضه شوند. آیا با چنین دیدگاهی و بر مبنای نفع عمومی کشور از چنین روندی میتوان ارائه برنامه داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری به شورای نگهبان را موجه دانست؟
این فکری است که متأسفانه در برخی از جریانها و فعالان سیاسی کشور وجود دارد؛ اینکه فکر میکنند مردم نابالغاند و بایستی یک عده خیرخواه جامعه افرادی را انتخاب کنند و بعد مردم بیایند پای صندوق رأی بدهند. یکی از ائمه جمعه اصفهان زمانی گفته بود «این آقایانی که خیرخواهاند خودشان آدمهای خوبی را در نظر بگیرند و ما هم میآییم رأی میدهیم». به باور این افراد با این کار هم مردم فعل رأی دادن را انجام دادهاند و میشود گفت فرد با رأی مردم انتخاب شده است و هم مردم انتخاب کننده واقعی نمیشوند. بلکه به کسی رأی میدهند که یک سیستم انتخابی قبلاً او را انتخاب کرده است. اما برخلاف این دیدگاه باید با هر مدلی که مانع انتخاب مستقیم مردم بشود مخالفت کرد.
اینکه گفته شود نامزد ریاست جمهوری باید برنامه مشخص داشته باشد البته حرف درستی است. اما مرجع تشخیص خوب یا بد بودن آن برنامه، شورای نگهبان نیست. این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند به کدام شخص و بر اساس کدام برنامه رأی بدهند. مسأله وقتی حساستر میشود که به هر حال بر سر فراجناحی بودن یا نبودن شورای نگهبان بهعنوان ناظر انتخابات هم حرف و حدیثها و نظرات مختلفی وجود دارد. همین مسأله باعث این نگرانی میشود که هر کس سلیقهاش با سلیقه شورای نگهبان نخواند رد صلاحیت شود. حالا پیشتر دلایل دیگری برای رد صلاحیت وجود داشت امروز با قانونی شدن این مصوبه برنامه نامزدها هم میتواند در فهرست دلایل رد صلاحیت قرار گیرد. این یک اشتباه مضاعف است که سیستم انتخاب کنندهای بین مردم و انتخابشان حائل شود. حالا یک وقتی هست که احزاب در کشور جان میگیرند و این انتخاب و تعیین کاندیدای نهایی در داخل احزاب اتفاق میافتد. آن یک روند معنادار است که مثلاً داخل یک حزب اشخاص مختلفی آماده اعلام کاندیداتوری باشند و برنامههایشان را به حزب ارائه کنند و اعضای حزب از میان خودشان یک نفر را به مردم عرضه کنند. در اغلب دموکراسیهای دنیا هم همین روند وجود دارد و روند معناداری است. اما اینکه ما یک نهاد غیر حزبی و حکومتی را بگذاریم که فراتر از حدود قانون اساسی بخواهد برنامه نامزدها را هم سبک و سنگین کند، به نظرم کار اشتباهی است.
فکر میکنید با توجه به بار مسئولیتی که بررسی برنامه کاندیداها بر عهده شورای نگهبان میگذارد کلیت این نهاد تا چه حد از چنین قانونی استقبال کند؟
بهنظر من شورای نگهبان اصلاً نباید چنین مسئولیتی را بپذیرد و خودش را در جایگاهی قرار دهد که بگوید ما جای مردم انتخاب میکنیم. به ظاهر این مصوبه نگاه نکنیم. شما فکر میکنید مثلاً در انتخابات مجلس شورای اسلامی که مسئولیت تأیید صلاحیت نامزدهایش با شورای نگهبان است صلاحیت همه نامزدها را فقها یا حقوقدانان عضو شورا بررسی میکنند؟ خیر، شورای نگهبان در استانها دفتر دارد. این دفاتر در طول سال کار میکنند و هرچند نمیخواهم کسی را متهم کنم اما به هر حال احتمال دخالت دادن گرایشها و سلایق در مراکز استانها و شهرستانها وجود دارد. بنابراین ظاهر این قوانین و موضع خیرخواهانهاش یک چیز است اما در عمل وقتی پای پیاده شدن قانون به میان میآید تبدیل به چیز دیگری میشود. من نسبت به شروطی که گذاشته شده و اصلاحاتی که انجام دادهاند خوشبین نیستم. از همان ابتدا احساسم این بوده است که گویی مجلسیها میخواهند به نحوی شرایط را پیش ببرند تا سلیقه خودشان را از صندوق بیرون بیاورند. نامش را نمینویسند اما ویژگیها را طوری تعریف میکنند که به همان گزینه منتهی شود.
تأمین سلامت انتخابات، جلب مشارکت حداکثری و تأمین حقوق داوطلبان و رأیدهندگان در بند 11 سیاستهای کلی انتخابات مطرح شده است. علیالقاعده آن سیاستهای کلی ابلاغ شده بهعنوان یک تجسم کلی باید مبنای اصلاحیههای تدوین شده برای انتخابات قرار میگرفته است. مصوبه اخیر مجلس را که در راستای بند 10 آن سند یعنی شایستهگزینی است تا چه حد با بند 11 از سیاستهای کلی منطبق میدانید؟
ظاهراً سلامت انتخابات در دیدگاههای مختلف معانی متفاوتی دارد. اکثریت مردم اینکه فردی از پیش تعیین شده از صندوق بیرون بیاید را نشان سلامت انتخابات نمیدانند اما عده دیگری ممکن است بگویند اینکه یک عده خیرخواه فردی را معین کنند و مردم بیایند پای صندوق، رأی بدهند غایت سلامت انتخابات است. این یک بحث ریشه دار در میان قائلان به دو شیوه متفاوت حکومتداری است. جریانی که همواره از حکومت اسلامی و نه جمهوری اسلامی سخن گفتهاند رأی مردم برایشان مهم نیست و آن را زینت حکومت میدانند. در مقابل یک عده هم میگویند اصل رأی مردم است و بدون رأی مردم هیچ چیز مشروعیت ندارد. قائلان به حکومت اسلامی معتقدند کسی که قرار است رئیسجمهوری بشود باید وجاهت داشته باشد حالا مردم هم اگر به او رأی بدهند چه بهتر. اما ما به این دلیل که امامخمینی(ره) گفتند «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» حاضر نیستیم دست از جمهوریت برداریم. میگوییم جمهوریت نظام اگر با هر قانونی خدشه ببیند یعنی از مسیر خارج شده. مگر امام بنیانگذار این نظام نبود، مگر 12 فروردین 58 مردم به جمهوری اسلامی رأی ندادند؟ حالا بعضیها میخواهند اسلامیاش نباشد بعضیها میخواهند جمهوریاش نباشد هرکدام نباشد دیگر آن نظامی که امام برقرار کرده نیست.
خبرنگار
مجلس یازدهم سرانجام ماده 59 قانون انتخابات ریاست جمهوری را که میگوید «کاندیداها میتوانند اسناد و مدارک مثبت صلاحیت خود را ضمیمه اعلام داوطلبی کنند یا در مدت زمان رسیدگی به صلاحیت داوطلبان به شورای نگهبان تقدیم کنند» را به این ترتیب اصلاح کرد که «در راستای بند 2- 10 سیاستهای کلی انتخابات مبنی بر شناسایی اولیه توانایی و شایستگی داوطلبان، شورای نگهبان 3 ماه پیش از صدور دستور شروع انتخابات ریاست جمهوری و در صورت مشخص شدن داوطلبی افراد میتواند از آنها دعوت بهعمل آورده تا برنامههای آنان را بر اساس شرایط موضوع این قانون و شاخصهای مورد نظر شورای نگهبان موضوع بند 5- 10 سیاستهای کلی انتخابات بررسی نماید». تغییری که از همان روزهای ابتدایی انتشار طرح تا پس از رأی مجلس به تصویب آن انتقادات متعددی پیرامونش مطرح شد اما برخی اعضای شورای نگهبان از آن بهعنوان راهی برای احراز صلاحیت مدیریتی داوطلبان استقبال کردند. اکبر ترکان مشاور سابق رئیس جمهوری و از مدیران سابقه دار کشور اما در گفتوگو با «ایران» مخالفتش با این مصوبه را از زاویه دفاع از جمهوریت نظام تبیین میکند و معتقد است باید با عهد «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» با چنین مصوباتی مخالفت کرد.
مجلس در فرآیند بررسی طرح اصلاح بخشهایی از قانون انتخابات تصویب کرد که شورای نگهبان میتواند از حدود سه ماه پیش از آغاز فرآیند انتخابات از نامزدهای ریاست جمهوری بخواهد تا برنامه خود را برای بررسی به این نهاد ارائه کنند. این مصوبه را تا چه حد با اصول کلی قانون اساسی همنوا میدانید؟
بهشخصه معتقدم باید با هر فرآیندی که انتخاب مستقیم مردم را دو مرحلهای میکند مخالفت کرد. این مردم هستند که باید رئیسجمهوری را انتخاب کنند، آنوقت ما نهاد شورای نگهبان را در وسط راه قرار میدهیم و میگوییم اول شورای نگهبان افراد مورد نظرش را انتخاب کند و بعد مردم. این روش به معنای حذف جمهوریت است. اصلاً مگر چنین چیزی ممکن است که شورای نگهبان صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را بر مبنای برنامههایشان تأیید یا رد کند. معنای چنین کاری این است که انتخاب دو مرحلهای است. مرحله اول آنها انتخاب کنند و برنامهها را بررسی کنند اگر پسندیدند مردم رأی بدهند.
یکی از دلایلی که گفته میشود مبنای این مصوبه قرار دارد این است که افراد تواناتر و شایستهتری در انتخابات ریاست جمهوری به مردم عرضه شوند. آیا با چنین دیدگاهی و بر مبنای نفع عمومی کشور از چنین روندی میتوان ارائه برنامه داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری به شورای نگهبان را موجه دانست؟
این فکری است که متأسفانه در برخی از جریانها و فعالان سیاسی کشور وجود دارد؛ اینکه فکر میکنند مردم نابالغاند و بایستی یک عده خیرخواه جامعه افرادی را انتخاب کنند و بعد مردم بیایند پای صندوق رأی بدهند. یکی از ائمه جمعه اصفهان زمانی گفته بود «این آقایانی که خیرخواهاند خودشان آدمهای خوبی را در نظر بگیرند و ما هم میآییم رأی میدهیم». به باور این افراد با این کار هم مردم فعل رأی دادن را انجام دادهاند و میشود گفت فرد با رأی مردم انتخاب شده است و هم مردم انتخاب کننده واقعی نمیشوند. بلکه به کسی رأی میدهند که یک سیستم انتخابی قبلاً او را انتخاب کرده است. اما برخلاف این دیدگاه باید با هر مدلی که مانع انتخاب مستقیم مردم بشود مخالفت کرد.
اینکه گفته شود نامزد ریاست جمهوری باید برنامه مشخص داشته باشد البته حرف درستی است. اما مرجع تشخیص خوب یا بد بودن آن برنامه، شورای نگهبان نیست. این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند به کدام شخص و بر اساس کدام برنامه رأی بدهند. مسأله وقتی حساستر میشود که به هر حال بر سر فراجناحی بودن یا نبودن شورای نگهبان بهعنوان ناظر انتخابات هم حرف و حدیثها و نظرات مختلفی وجود دارد. همین مسأله باعث این نگرانی میشود که هر کس سلیقهاش با سلیقه شورای نگهبان نخواند رد صلاحیت شود. حالا پیشتر دلایل دیگری برای رد صلاحیت وجود داشت امروز با قانونی شدن این مصوبه برنامه نامزدها هم میتواند در فهرست دلایل رد صلاحیت قرار گیرد. این یک اشتباه مضاعف است که سیستم انتخاب کنندهای بین مردم و انتخابشان حائل شود. حالا یک وقتی هست که احزاب در کشور جان میگیرند و این انتخاب و تعیین کاندیدای نهایی در داخل احزاب اتفاق میافتد. آن یک روند معنادار است که مثلاً داخل یک حزب اشخاص مختلفی آماده اعلام کاندیداتوری باشند و برنامههایشان را به حزب ارائه کنند و اعضای حزب از میان خودشان یک نفر را به مردم عرضه کنند. در اغلب دموکراسیهای دنیا هم همین روند وجود دارد و روند معناداری است. اما اینکه ما یک نهاد غیر حزبی و حکومتی را بگذاریم که فراتر از حدود قانون اساسی بخواهد برنامه نامزدها را هم سبک و سنگین کند، به نظرم کار اشتباهی است.
فکر میکنید با توجه به بار مسئولیتی که بررسی برنامه کاندیداها بر عهده شورای نگهبان میگذارد کلیت این نهاد تا چه حد از چنین قانونی استقبال کند؟
بهنظر من شورای نگهبان اصلاً نباید چنین مسئولیتی را بپذیرد و خودش را در جایگاهی قرار دهد که بگوید ما جای مردم انتخاب میکنیم. به ظاهر این مصوبه نگاه نکنیم. شما فکر میکنید مثلاً در انتخابات مجلس شورای اسلامی که مسئولیت تأیید صلاحیت نامزدهایش با شورای نگهبان است صلاحیت همه نامزدها را فقها یا حقوقدانان عضو شورا بررسی میکنند؟ خیر، شورای نگهبان در استانها دفتر دارد. این دفاتر در طول سال کار میکنند و هرچند نمیخواهم کسی را متهم کنم اما به هر حال احتمال دخالت دادن گرایشها و سلایق در مراکز استانها و شهرستانها وجود دارد. بنابراین ظاهر این قوانین و موضع خیرخواهانهاش یک چیز است اما در عمل وقتی پای پیاده شدن قانون به میان میآید تبدیل به چیز دیگری میشود. من نسبت به شروطی که گذاشته شده و اصلاحاتی که انجام دادهاند خوشبین نیستم. از همان ابتدا احساسم این بوده است که گویی مجلسیها میخواهند به نحوی شرایط را پیش ببرند تا سلیقه خودشان را از صندوق بیرون بیاورند. نامش را نمینویسند اما ویژگیها را طوری تعریف میکنند که به همان گزینه منتهی شود.
تأمین سلامت انتخابات، جلب مشارکت حداکثری و تأمین حقوق داوطلبان و رأیدهندگان در بند 11 سیاستهای کلی انتخابات مطرح شده است. علیالقاعده آن سیاستهای کلی ابلاغ شده بهعنوان یک تجسم کلی باید مبنای اصلاحیههای تدوین شده برای انتخابات قرار میگرفته است. مصوبه اخیر مجلس را که در راستای بند 10 آن سند یعنی شایستهگزینی است تا چه حد با بند 11 از سیاستهای کلی منطبق میدانید؟
ظاهراً سلامت انتخابات در دیدگاههای مختلف معانی متفاوتی دارد. اکثریت مردم اینکه فردی از پیش تعیین شده از صندوق بیرون بیاید را نشان سلامت انتخابات نمیدانند اما عده دیگری ممکن است بگویند اینکه یک عده خیرخواه فردی را معین کنند و مردم بیایند پای صندوق، رأی بدهند غایت سلامت انتخابات است. این یک بحث ریشه دار در میان قائلان به دو شیوه متفاوت حکومتداری است. جریانی که همواره از حکومت اسلامی و نه جمهوری اسلامی سخن گفتهاند رأی مردم برایشان مهم نیست و آن را زینت حکومت میدانند. در مقابل یک عده هم میگویند اصل رأی مردم است و بدون رأی مردم هیچ چیز مشروعیت ندارد. قائلان به حکومت اسلامی معتقدند کسی که قرار است رئیسجمهوری بشود باید وجاهت داشته باشد حالا مردم هم اگر به او رأی بدهند چه بهتر. اما ما به این دلیل که امامخمینی(ره) گفتند «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» حاضر نیستیم دست از جمهوریت برداریم. میگوییم جمهوریت نظام اگر با هر قانونی خدشه ببیند یعنی از مسیر خارج شده. مگر امام بنیانگذار این نظام نبود، مگر 12 فروردین 58 مردم به جمهوری اسلامی رأی ندادند؟ حالا بعضیها میخواهند اسلامیاش نباشد بعضیها میخواهند جمهوریاش نباشد هرکدام نباشد دیگر آن نظامی که امام برقرار کرده نیست.
سازمان انرژی اتمی در پاسخ به بیانیه تروئیکای اروپا:
تولید اورانیوم فلزی برای مصارف صلحآمیز است
گروه سیاسی/ بعد از آنکه فرانسه، آلمان و انگلیس در بیانیهای از آغاز تولید اورانیوم فلزی بهعنوان سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران ابراز نگرانی کردند، سازمان انرژی اتمی ایران هم پاسخ داد که تولید اورانیوم فلزی دارای مصارف صلحآمیز است و پیشتر هم با اطلاع به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اقدام به این کار کرده است. مقامهای ایرانی چند روز پیش اعلام کردند که پروسه تولید اورانیوم فلزی را بهمنظور ارتقای سطح سوخت هستهای در تأسیسات هستهای اصفهان شروع کردهاند. بهگزارش ایسنا، تروئیکای اروپایی هم در واکنش به این اقدام مدعی شدهاند که ایران هیچ استفاده غیرنظامی موثقی از اورانیوم فلزی ندارد و تولید اورانیوم فلزی بهصورت بالقوه دلالتهای نظامی جدی دارد. بنا به اعلام این سه کشور، ایران بر اساس برجام متعهد شد که به مدت ۱۵ سال در زمینه تولید اورانیوم فلزی یا انجام تحقیق و توسعه درباره متالورژی (فلزشناسی) اورانیوم فعالیت نکند. سه کشور اروپایی در همین چارچوب خواستار توقف اقدام ایران به تولید اورانیوم فلزی و بازگشت به تعهدات برجامی خود شدهاند. پیشتر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس به کشورهای عضو این سازمان درباره تحولات اخیر مربوط به برنامههای ایران برای انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه روی تولید اورانیوم فلزی بهعنوان بخشی از هدف اعلامی جهت طراحی نوع پیشرفته سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران، اطلاعرسانی کرده بود.
کاظم غریب آبادی، نماینده ایران در آژانس هم از آغاز فعالیت تحقیق و توسعه طراحی سوخت جدید راکتور تهران خبر داده و درباره تولید اورانیوم فلزی گفته بود که این فعالیت در سه مرحله انجام میشود و در مرحله اول، اورانیوم فلزی با استفاده از اورانیوم طبیعی تولید میشود. به گفته او تمامی این مراحل به اطلاع آژانس رسیده و میرسد و بازرسان نیز سه روز قبل، از کارخانه تولید صفحه سوخت بازدید کردهاند. سازمان انرژی اتمی ایران در پاسخ به تروئیکای اروپایی، اعلام کرده که موضوع کارخانه تولید اورانیوم فلزی مندرج در ماده ۴ «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» که مجلس شورای اسلامی، سازمان انرژی اتمی را نسبت به آن موظف کرده است از موضوع تولید سوخت پیشرفته (سیلیساید) برای استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران کاملاً متفاوت است.
این بیانیه با بیان اینکه این سازمان هنوز اطلاعات پرسشنامه طراحی کارخانه اورانیوم فلزی موضوع ماده ۴ قانون بینالمللی انرژی اتمی را به آژانس ارائه نکرده، آورده است: برنامه تولید سوخت پیشرفته (سیلیساید) همانگونه که در گزارش اخیر آژانس نیز آمده است نخستین بار بیش از دو سال پیش به آژانس ارائه شده است و در طول این مدت نیز در چند مرحله اطلاعات تکمیلی و نهایتاً اطلاعات پرسشنامه طراحی (DIQ) به آژانس ارسال شده است. ضمناً یادآوری میکند که در اوایل دهه ۸۰ طی گزارشی که در آن زمان به آژانس ارائه شد تحقیق و توسعه در رابطه با تولید اورانیوم فلزی برای مصارف صلحآمیز و متعارف در حد مقدماتی و به میزان اندک با موفقیت انجام شده بود. این بیانیه میافزاید: توضیح اینکه در فرآیند تولید سوخت پیشرفته (سیلیساید) اورانیوم فلزی یک محصول میانی است که در فرآیند تولید بدون توقف در این مرحله، بلافاصله سوخت پیشرفته (سیلیساید) تولید میشود. در حقیقت به گفته مقامهای سازمان انرژی اتمی اقدام به تولید اورانیوم فلزی سالها پیش هم با هدف مصارف غیرهستهای انجام شده و ازسرگیری تولید آن جای نگرانی ندارد.
ظریف: برجام به خاطر ایران زنده است و نه سه کشور اروپایی
محمدجواد ظریف در توییتی به بیانیه اخیر سه کشور اروپایی عضو برجام و همچنین سخنان وزیر خارجه فرانسه واکنش نشان داد. وزیر خارجه ایران در این توییت نوشت: رهبران سه کشور اروپایی-که برای انجام تعهدات خود تحت برجام به امضای مقامات دفتر کنترل داراییهای خارجی (از سازمانهای تحت نظارت وزارت خزانهداری امریکا)نیاز دارند-هیچ کاری برای حفظ برجام انجام ندادهاند. او در ادامه نوشت: ابتکار از آغاز مرده امانوئل مکرون یا خودداری انگلیس از پرداخت بدهی مقرر در حکم دادگاه را به یاد دارید؟ ظریف سپس با مورد خطاب قرار دادن وزیر خارجه فرانسه نوشت: برجام به خاطر ایران زنده است و نه سه کشور اروپایی. وی در ادامه نوشت: همکار محترم: شما دوران کاریات در کابینه را با فروش جنگافزار به جنایتکاران جنگی سعودی آغاز کردی. از بیان حرفهای پوچ و مهمل در مورد ایران دست بردار. وزیر خارجه کشورمان افزود: یادآوری واقعیت: این شما هستید که منطقه ما را بیثبات میکنید؛ از حفاظت جنایتکارانی که منتقدان خود را با اره تکه تکه میکنند و از جنگافزارهای ساخت شما برای سلاخی کودکان در یمن استفاده میکنند دست بردارید.
«ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه دو روز پیش با کافی ندانستن احیای برجام، خواستار انجام مذاکراتی در خصوص فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران شد. وی با اشاره به گامهای هستهای اخیر ایران گفت: «ایران در حال کار برای تقویت توانمندیهای هستهای خود است».
لودریان سپس مدعی شد: «احیای توافق هستهای کافی نیست. لازم است گفتوگوهای سختی درباره فعالیتهای منطقهای و موشکی بالستیک ایران داشته باشیم».
کاظم غریب آبادی، نماینده ایران در آژانس هم از آغاز فعالیت تحقیق و توسعه طراحی سوخت جدید راکتور تهران خبر داده و درباره تولید اورانیوم فلزی گفته بود که این فعالیت در سه مرحله انجام میشود و در مرحله اول، اورانیوم فلزی با استفاده از اورانیوم طبیعی تولید میشود. به گفته او تمامی این مراحل به اطلاع آژانس رسیده و میرسد و بازرسان نیز سه روز قبل، از کارخانه تولید صفحه سوخت بازدید کردهاند. سازمان انرژی اتمی ایران در پاسخ به تروئیکای اروپایی، اعلام کرده که موضوع کارخانه تولید اورانیوم فلزی مندرج در ماده ۴ «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» که مجلس شورای اسلامی، سازمان انرژی اتمی را نسبت به آن موظف کرده است از موضوع تولید سوخت پیشرفته (سیلیساید) برای استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران کاملاً متفاوت است.
این بیانیه با بیان اینکه این سازمان هنوز اطلاعات پرسشنامه طراحی کارخانه اورانیوم فلزی موضوع ماده ۴ قانون بینالمللی انرژی اتمی را به آژانس ارائه نکرده، آورده است: برنامه تولید سوخت پیشرفته (سیلیساید) همانگونه که در گزارش اخیر آژانس نیز آمده است نخستین بار بیش از دو سال پیش به آژانس ارائه شده است و در طول این مدت نیز در چند مرحله اطلاعات تکمیلی و نهایتاً اطلاعات پرسشنامه طراحی (DIQ) به آژانس ارسال شده است. ضمناً یادآوری میکند که در اوایل دهه ۸۰ طی گزارشی که در آن زمان به آژانس ارائه شد تحقیق و توسعه در رابطه با تولید اورانیوم فلزی برای مصارف صلحآمیز و متعارف در حد مقدماتی و به میزان اندک با موفقیت انجام شده بود. این بیانیه میافزاید: توضیح اینکه در فرآیند تولید سوخت پیشرفته (سیلیساید) اورانیوم فلزی یک محصول میانی است که در فرآیند تولید بدون توقف در این مرحله، بلافاصله سوخت پیشرفته (سیلیساید) تولید میشود. در حقیقت به گفته مقامهای سازمان انرژی اتمی اقدام به تولید اورانیوم فلزی سالها پیش هم با هدف مصارف غیرهستهای انجام شده و ازسرگیری تولید آن جای نگرانی ندارد.
ظریف: برجام به خاطر ایران زنده است و نه سه کشور اروپایی
محمدجواد ظریف در توییتی به بیانیه اخیر سه کشور اروپایی عضو برجام و همچنین سخنان وزیر خارجه فرانسه واکنش نشان داد. وزیر خارجه ایران در این توییت نوشت: رهبران سه کشور اروپایی-که برای انجام تعهدات خود تحت برجام به امضای مقامات دفتر کنترل داراییهای خارجی (از سازمانهای تحت نظارت وزارت خزانهداری امریکا)نیاز دارند-هیچ کاری برای حفظ برجام انجام ندادهاند. او در ادامه نوشت: ابتکار از آغاز مرده امانوئل مکرون یا خودداری انگلیس از پرداخت بدهی مقرر در حکم دادگاه را به یاد دارید؟ ظریف سپس با مورد خطاب قرار دادن وزیر خارجه فرانسه نوشت: برجام به خاطر ایران زنده است و نه سه کشور اروپایی. وی در ادامه نوشت: همکار محترم: شما دوران کاریات در کابینه را با فروش جنگافزار به جنایتکاران جنگی سعودی آغاز کردی. از بیان حرفهای پوچ و مهمل در مورد ایران دست بردار. وزیر خارجه کشورمان افزود: یادآوری واقعیت: این شما هستید که منطقه ما را بیثبات میکنید؛ از حفاظت جنایتکارانی که منتقدان خود را با اره تکه تکه میکنند و از جنگافزارهای ساخت شما برای سلاخی کودکان در یمن استفاده میکنند دست بردارید.
«ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه دو روز پیش با کافی ندانستن احیای برجام، خواستار انجام مذاکراتی در خصوص فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران شد. وی با اشاره به گامهای هستهای اخیر ایران گفت: «ایران در حال کار برای تقویت توانمندیهای هستهای خود است».
لودریان سپس مدعی شد: «احیای توافق هستهای کافی نیست. لازم است گفتوگوهای سختی درباره فعالیتهای منطقهای و موشکی بالستیک ایران داشته باشیم».
گرم بادها و گردشگران، جنگلهای هیرکانی را طعمه حریق کردند
زمستان سوزان گلستان
زهرا کشوری
خبرنگار
آتش دوباره به جان جنگلهای گلستان و گیلان افتاد. آمارهای منابع طبیعی گلستان از وقوع ۹۶ آتشسوزی در نقاط مختلف جنگلهای هیرکانی در گلستان تا زمان نگارش این گزارش خبر میدهد. پارک ملی گلستان هم مثل هر سال از این حریق در امان نماند و آتش به نقاط کوهستانی آن رسید. باوجود ۵۷۰ نیروی امدادی از منابع طبیعی، محیط زیست، هلالاحمر، بسیج، سپاه و نیروهای مردمی، صعبالعبور بودن منطقه اجازه اطفای حریق را نمیدهد. آنطور که حق شناس استاندار گلستان به «ایران» میگوید آنها برای خاموش کردن آتش دره شمالی پارک ملی گلستان درخواست اعزام بالگرد کردهاند. به گفته عبدالرحیم لطفی مدیرکل منابعطبیعی گلستان تمام آتشی که به جان جنگلهای درگز، گرگان، گالیکش و... افتاد منشأ انسانی دارد. آتشسوزی جنگلهای گیلان هم عامل انسانی دارد. آتشسوزی زمستانه جنگلهای هیرکانی در گلستان و گیلان این سؤال را در ذهن افکار عمومی کاشته است که با وجود سرمای هوا چرا باید یکی از قدیمیترین جنگلهای باستانی جهان طعمه حریق شود؟ آنها انتظار داشتند که گلستان، زمستان بیسوز و گدازی داشته باشد. گلستان در پاییز شاهد خاکستر شدن توسکستان بود.لطفی در پاسخ به این پرسش از ورود یک جبهه گرم و خشک جنوبی به استان در 10 روز گذشته خبر میدهد. گرم بادها با بیمسئولیتی گردشگران همدست شدند تا درختان یکی از جنگلهای ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو خاکستر حریق بیمبالاتیها شود. لطفی سرعت باد را بین ۱۳۰ تا ۱۴۰ کیلومتر در ساعت اعلام میکند و میگوید: «این جبهه گرم و خشک دما را به بیش از ۳۰ درجه در روز رساند. حتی دمای هوا در مناطق جنگلی و کوهپایهای در شب بین ۱۰ تا ۱۳ درجه است. بنابراین در طول شب هم ما سرمای لازم را نداشتیم.» گرمبادها ارتفاعات را هم نشانه رفتهاند. به گفته لطفی، آتش به ارتفاعات نرسید اما برف را آب کرد. او میگوید: «بهدلیل مرطوب بودن، آتش ارتفاعات را تهدید نمیکند اما خشکی کف جنگل و برگهای خشک مستعد آتشسوزی است.» او از آماده باش نیروهای امدادی در 10 روز گذشته خبر میدهد و میگوید: «بیشتر آتشسوزیهای اتفاق افتاده در 10 روز گذشته در همان دقایق اول مهار شده و سطح بیشتر آنها کمتر از ۲۰۰ متر مربع بوده است.» پارک ملی گلستان حالا در انتظار بالگرد است. این پارک در فهرست جهانی یونسکو ثبت است. لطفی اعتقاد دارد که نمایندگان مجلس باید بهصورت کلی روشن کردن آتش را در جنگلها ممنوع کنند. البته این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که حتی در صورت ممنوع شدن روشن کردن آتش در جنگل، تعداد جنگلبانان آنقدر نیست که بتوان هزاران گردشگری را که هر روز وارد جنگل میشوند کنترل کرد. ولی تصویب این قانون بیشک آمار آتشسوزیها را کاهش خواهد داد. بنابراین تجهیزات اطفای حریق را باید ارتقا داد.
قاسم آذریان کارشناس جنگل به مهر میگوید: «گلستان به سبب برخورداری از صدها هزار هکتار از جنگلهای پهن برگ و دست کاشت سوزنی نیازمند اقلام و تجهیزات ثابت برای پیشگیری و مقابله با حریق در جنگلها است.»
او نبود دائمی بالگرد آبپاش در گلستان، همچنین نبود برخی زیرساختها مانند مهیا نبودن حوضچهها یا سدهای آبگیری در مناطق پیرامون جنگلها را از جمله دلایلی میداند که در سالهای اخیر مهار حریق در جنگلهای استان را با چالش روبهرو کرده است.
آذریان میگوید: «تخصیص اعتبارات کافی برای به خدمت گرفتن نیروهای آتشبان در ماههای پرریسک حریق از جمله نیازهای دیگر استان بوده که طی سالهای اخیر مورد غفلت قرار گرفته است.»
این کارشناس پیشبینی و جانمایی ایستگاههای آتشنشانی در مناطق پرخطر بویژه در پارک ملی گلستان و جنگلهای شرقی استان را از مهمترین ضروریات مدیریت منابع طبیعی در استان میداند و میگوید: «با حداقل اعتبارات استانی قابلیت اجرا دارد.»
وقتی تیرماه ۹۸ جنگل هیرکانی بهعنوان دومین پرونده میراث طبیعی ایران در یونسکو ثبت شد، بسیاری این ثبت را پایانی بر آتشسوزیهای هر ساله یکی از کهنترین رویشگاههای جنگلی جهان دانستند. بیابان لوت نخستین پرونده میراث طبیعی ایران در این فهرست است. اما آتش پاییزی که به جان هیرکانی افتاد و ۲۰۰ هکتار از توسکستان را طعمه حریق کرد، مشخص شد در بر همان پاشنه عدم تجهیز و ایجاد پایگاه هوایی اطفای حریق میچرخد. از ثبت جهانی هیرکانی هم آبی گرم نشد که بتواند آتش دل درختان آن را سرد کند.
خبرنگار
آتش دوباره به جان جنگلهای گلستان و گیلان افتاد. آمارهای منابع طبیعی گلستان از وقوع ۹۶ آتشسوزی در نقاط مختلف جنگلهای هیرکانی در گلستان تا زمان نگارش این گزارش خبر میدهد. پارک ملی گلستان هم مثل هر سال از این حریق در امان نماند و آتش به نقاط کوهستانی آن رسید. باوجود ۵۷۰ نیروی امدادی از منابع طبیعی، محیط زیست، هلالاحمر، بسیج، سپاه و نیروهای مردمی، صعبالعبور بودن منطقه اجازه اطفای حریق را نمیدهد. آنطور که حق شناس استاندار گلستان به «ایران» میگوید آنها برای خاموش کردن آتش دره شمالی پارک ملی گلستان درخواست اعزام بالگرد کردهاند. به گفته عبدالرحیم لطفی مدیرکل منابعطبیعی گلستان تمام آتشی که به جان جنگلهای درگز، گرگان، گالیکش و... افتاد منشأ انسانی دارد. آتشسوزی جنگلهای گیلان هم عامل انسانی دارد. آتشسوزی زمستانه جنگلهای هیرکانی در گلستان و گیلان این سؤال را در ذهن افکار عمومی کاشته است که با وجود سرمای هوا چرا باید یکی از قدیمیترین جنگلهای باستانی جهان طعمه حریق شود؟ آنها انتظار داشتند که گلستان، زمستان بیسوز و گدازی داشته باشد. گلستان در پاییز شاهد خاکستر شدن توسکستان بود.لطفی در پاسخ به این پرسش از ورود یک جبهه گرم و خشک جنوبی به استان در 10 روز گذشته خبر میدهد. گرم بادها با بیمسئولیتی گردشگران همدست شدند تا درختان یکی از جنگلهای ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو خاکستر حریق بیمبالاتیها شود. لطفی سرعت باد را بین ۱۳۰ تا ۱۴۰ کیلومتر در ساعت اعلام میکند و میگوید: «این جبهه گرم و خشک دما را به بیش از ۳۰ درجه در روز رساند. حتی دمای هوا در مناطق جنگلی و کوهپایهای در شب بین ۱۰ تا ۱۳ درجه است. بنابراین در طول شب هم ما سرمای لازم را نداشتیم.» گرمبادها ارتفاعات را هم نشانه رفتهاند. به گفته لطفی، آتش به ارتفاعات نرسید اما برف را آب کرد. او میگوید: «بهدلیل مرطوب بودن، آتش ارتفاعات را تهدید نمیکند اما خشکی کف جنگل و برگهای خشک مستعد آتشسوزی است.» او از آماده باش نیروهای امدادی در 10 روز گذشته خبر میدهد و میگوید: «بیشتر آتشسوزیهای اتفاق افتاده در 10 روز گذشته در همان دقایق اول مهار شده و سطح بیشتر آنها کمتر از ۲۰۰ متر مربع بوده است.» پارک ملی گلستان حالا در انتظار بالگرد است. این پارک در فهرست جهانی یونسکو ثبت است. لطفی اعتقاد دارد که نمایندگان مجلس باید بهصورت کلی روشن کردن آتش را در جنگلها ممنوع کنند. البته این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که حتی در صورت ممنوع شدن روشن کردن آتش در جنگل، تعداد جنگلبانان آنقدر نیست که بتوان هزاران گردشگری را که هر روز وارد جنگل میشوند کنترل کرد. ولی تصویب این قانون بیشک آمار آتشسوزیها را کاهش خواهد داد. بنابراین تجهیزات اطفای حریق را باید ارتقا داد.
قاسم آذریان کارشناس جنگل به مهر میگوید: «گلستان به سبب برخورداری از صدها هزار هکتار از جنگلهای پهن برگ و دست کاشت سوزنی نیازمند اقلام و تجهیزات ثابت برای پیشگیری و مقابله با حریق در جنگلها است.»
او نبود دائمی بالگرد آبپاش در گلستان، همچنین نبود برخی زیرساختها مانند مهیا نبودن حوضچهها یا سدهای آبگیری در مناطق پیرامون جنگلها را از جمله دلایلی میداند که در سالهای اخیر مهار حریق در جنگلهای استان را با چالش روبهرو کرده است.
آذریان میگوید: «تخصیص اعتبارات کافی برای به خدمت گرفتن نیروهای آتشبان در ماههای پرریسک حریق از جمله نیازهای دیگر استان بوده که طی سالهای اخیر مورد غفلت قرار گرفته است.»
این کارشناس پیشبینی و جانمایی ایستگاههای آتشنشانی در مناطق پرخطر بویژه در پارک ملی گلستان و جنگلهای شرقی استان را از مهمترین ضروریات مدیریت منابع طبیعی در استان میداند و میگوید: «با حداقل اعتبارات استانی قابلیت اجرا دارد.»
وقتی تیرماه ۹۸ جنگل هیرکانی بهعنوان دومین پرونده میراث طبیعی ایران در یونسکو ثبت شد، بسیاری این ثبت را پایانی بر آتشسوزیهای هر ساله یکی از کهنترین رویشگاههای جنگلی جهان دانستند. بیابان لوت نخستین پرونده میراث طبیعی ایران در این فهرست است. اما آتش پاییزی که به جان هیرکانی افتاد و ۲۰۰ هکتار از توسکستان را طعمه حریق کرد، مشخص شد در بر همان پاشنه عدم تجهیز و ایجاد پایگاه هوایی اطفای حریق میچرخد. از ثبت جهانی هیرکانی هم آبی گرم نشد که بتواند آتش دل درختان آن را سرد کند.
با برگزاری کنگرهها و همایشهای انتخاباتی در هفته اخیر آغاز شد
بازگشت سیاستمداران پایان رخوت احزاب
گروه سیاسی/ زمستان است و جامعه ایرانی درگیر با مصایب کرونا و تحریم و در برابر دهها بیم و امید کمابیش امتداد همان وضعیتی را تجربه میکند که اسفند سال گذشته به مشارکت پایین و 42.5 درصدی در انتخابات مجلس یازدهم منتهی شد. احزاب و تشکلها اما تلاش دارند رخت رخوت از تن بیرون کنند و وضعیتی متفاوت را رقم بزنند. در نزدیک به 10 روز گذشته تعدد بیانیههای انتقادی صادر شده پیرامون موضوعاتی مانند انتقاد از محدودسازی حق انتخاب مردم در اصلاحیه مجلس بر قانون انتخابات، برگزاری مجازی کنگرههای حزبی و پیگیری ایدههایی برای اجماعسازی در میان تشکلهای هر دو جریان عمده اصولگرا و اصلاحطلب نشانههایی از تلاش برای بازگشت سیاستورزان به گود سیاست و رقابت بوده است؛ تلاشی که تکیه امید آن به رونق یافتن بازار سیاست در میان جامعه ایرانی است. تنها با این تفاوت که دستکم براساس اخبار رسمی و غیررسمی یکبار دیگر اصولگرایان با تعدد کاندیداهای حاضر با یراقی مواجهند که از ابراز تمایل برای حضور در انتخابات باکی ندارند و در سخنرانیهای پیشا انتخاباتی از یکدیگر پیشی میگیرند و اصلاحطلبان با فهرستی از کاندیداهای احتمالی مواجهند که مؤکداً تمایلشان را برای کاندیداتوری رد میکنند.
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب که نخستینبار پاییز 98 و برای سامان دادن به اردوگاه اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم شکل گرفت حالا یکبار دیگر محملی است برای آغاز کمپین انتخاباتی این جریان. روز پنجشنبه محسن رضایی و غلامعلی حداد عادل به عنوان سخنرانان همایش رؤسا و دبیران استانی این تشکل با سخنانی که بر محور انتقاد پنهان و آشکار از دولتهای پیشین و حاضر و تأکید بر ضرورت رجوع به سنتهای انقلابی بود مطلوب خود از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را تصویر کردند.
به گزارش ایلنا، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنان خود با این پیشبینی که «بالاخره یک نفر از بچههای انقلاب، دولت آینده را در دست میگیرد» گفت: «مردم میگویند نظام برای ما فکری کند و ما را از دست نامحرمان نجات دهد. در دهه پیشرو باید الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را پایهگذاری کنیم و این پایهریزی در شرایطی که لیبرالها یا ناکارامدها در آینده قدرت را، در دست داشته باشند محقق نمیشود.» رضایی اما برای منتخب انقلابی ریاست جمهوری شرطهایی هم گذاشت. اینکه «همه نیروهای انقلاب باید در دولت آینده حضور داشته باشند» و اینطور نباشد که «یک برادر حزباللهی رئیس جمهور شود و بیاید بگوید من تیم خودم را دارم و با هر کسی نمیتوانم کار کنم.»
حداد عادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی هم با گفتن این نظر که «نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم» ابراز امیدواری کرد «قوه مجریهای پدید بیاید که راه درست و مردمی دو قوه قضائیه و مقننه را ادامه دهد و در تراز انقلاب باشد.» به گزارش خبرآنلاین، او پس از طرح انتقاداتی که عمده مشکلات جاری کشور را از قبال عملکرد دولت میدانست، گفت: «باید همه امکانات خودمان را به صحنه بیاوریم و این اشتباه است که خیال کنیم چون در انتخابات مجلس پیروز شدیم حتماً در ریاست جمهوری هم پیروز میشویم. اگر این احساس در ما به وجود بیاید، شکست قطعی است.»
وی با انتقاد از عملکرد دولت، مدعی شد: بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند، باید احزاب و تشکلها و جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و سایر روحانیون به میدان بیایند و همه آورده خود را به حساب انقلاب بریزند و این بتپرستی است که بگوییم باید به حساب من و تشکل من باشد، بلکه باید در انقلاب و اسلام فانی شویم. رقیب میخواهد دوگانهای تحت عنوان مذاکره و جنگ خلق کند و این تلهای هست که نباید در آن بیفتیم.
جریان اصلاحات که تا پیش از انتخابات مجلس یازدهم چندین پیروزی انتخاباتی متوالی داشت و بخش قابل توجهی از آن پیروزیها را مدیون فراهم شدن یک اجماع درونی و هدایت سبد رأی خود به سمت فرد یا فهرستی واحد بود، حالا در فقدان فعالیت مؤثر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در تکاپوی شکل دادن به نهاد اجماعساز جدید است. تاکنون آخرین خبری که از روند تشکیل این نهاد مخابره شده به نقل از جواد امام عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است که به ایلنا، گفته: «تشکیل نهاد اجماعساز براساس شاخصهایی که به تصویب رسیده در دست اقدام است و فکر میکنم که در هفته آینده به یک جمعبندی خوبی برسیم که در اینصورت انشاءالله نتیجه را اعلام خواهیم کرد.»
تا آن زمان بهنظر میرسد کنگرههای احزاب اصلاحطلب از جمله فرصتهایی هستند که فعالان مؤثر در این جریان سیاسی میتوانند در آن به بیان مواضع خود درباره مسائل جاری کشور و طرح انتقاداتی نسبت به عملکرد خود طی سالهای اخیر بپردازند. یک هفته پس از برگزاری کنگره مجازی حزب اتحاد ملت، این حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان بود که محملی شد تا چهرههایی مانند محمدرضا عارف، صادق خرازی ، عباس آخوندی و محسن هاشمی به عنوان چهرههایی که قابلیت نامزدی در انتخابات 1400 را دارند به بیان مواضع خود بپردازند.
به گزارش ایلنا، عارف در این کنگره مجازی استفاده از هرگونه کاندیدای عاریهای در انتخابات پیشرو را توهین به جریان اصلاحات دانست و با ابراز نگرانی از تأثیر منفی تحریمها و مشکلات بر مشارکت سیاسی مردم در انتخابات اصلاحطلبان را با دو مانع بزرگ مواجه دانست: «تحدید و تخریب همیشگی از سوی جریان تندروی داخلی» و «تلاش و اولویت دادن جریان برانداز و ضدانقلاب به ناامید کردن مردم از اصلاحات.» او افزود: «ما باید با تابلوی اصلاحطلبی و با رویکرد و برنامههای مشخص و با تکیه بر تجارب موفق دولت اصلاحات، اعتماد مردم را دوباره جلب کنیم.»
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و دیگر سخنران این کنگره هم در بیان دغدغههای خود گفت: «اگر انتخابات سال آینده با مشارکت کم برگزار شود، تندروهای داخلی فرصت پیاده کردن عقاید خود را پیدا خواهند کرد و براندازان نیز تقویت خواهند شد.» او در عین حال تأکید کرد: «نقش و وظیفه ما احزاب این است که بهصورت شفاف و روشن به سمت اصلاح گام برداریم، اما نه ساختارشکنانه که احساس براندازی ایجاد نکند.» هاشمی با تأکید بر ضرورت راهحلیابی برای چالشهای اقتصادی کشور تأکید کرد: «به جای درگیری و مسیر تنشزا، رویکردهای تنشزدایانه را در پیش بگیریم.» هاشمی که از وی به عنوان یکی از نامزدهای اصلاحطلبان یاد میشود اما در گفتوگو با ایرنا یک بار دیگر تأکید کرده که نامزد 1400 نمیشود.
صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان هم در ششمین مجمع عمومی این حزب با بیان اینکه «مشکل امروز کشور و جامعه این است که کسی گوش شنیدن ندارد و با شناخت نادرست خود مشکلات کشور را به خارج نسبت دهند»، گفت: «بزرگترین مشکل کشور مدیریت است و همان کسانی که در تمامی احزاب پدرخوانده هستند و بر احزاب چپ و راست کشور خیمه زدند، میخواهند تصمیم بگیرند.» سخنان انتقادی خرازی در حالی بود که ساعاتی پس از برگزاری کنگره معاون اجرایی «ندا» از تمایل شعب استانی این حزب برای حضور در انتخابات با کاندیداتوری دبیرکلشان خبر داد.
به این ترتیب و بر اساس مجموعه تحولات روزهای اخیر تشکلهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب میتوان پیشبینی کرد که بعید است انتخابات 1400 دستکم از سوی سیاستمداران با سردی مواجه شود که در زمستان 98 تجربه شد. شاید امیدواری به تحولات مثبت تا بهار آینده بیتأثیر نیست.
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب که نخستینبار پاییز 98 و برای سامان دادن به اردوگاه اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم شکل گرفت حالا یکبار دیگر محملی است برای آغاز کمپین انتخاباتی این جریان. روز پنجشنبه محسن رضایی و غلامعلی حداد عادل به عنوان سخنرانان همایش رؤسا و دبیران استانی این تشکل با سخنانی که بر محور انتقاد پنهان و آشکار از دولتهای پیشین و حاضر و تأکید بر ضرورت رجوع به سنتهای انقلابی بود مطلوب خود از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را تصویر کردند.
به گزارش ایلنا، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنان خود با این پیشبینی که «بالاخره یک نفر از بچههای انقلاب، دولت آینده را در دست میگیرد» گفت: «مردم میگویند نظام برای ما فکری کند و ما را از دست نامحرمان نجات دهد. در دهه پیشرو باید الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را پایهگذاری کنیم و این پایهریزی در شرایطی که لیبرالها یا ناکارامدها در آینده قدرت را، در دست داشته باشند محقق نمیشود.» رضایی اما برای منتخب انقلابی ریاست جمهوری شرطهایی هم گذاشت. اینکه «همه نیروهای انقلاب باید در دولت آینده حضور داشته باشند» و اینطور نباشد که «یک برادر حزباللهی رئیس جمهور شود و بیاید بگوید من تیم خودم را دارم و با هر کسی نمیتوانم کار کنم.»
حداد عادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی هم با گفتن این نظر که «نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم» ابراز امیدواری کرد «قوه مجریهای پدید بیاید که راه درست و مردمی دو قوه قضائیه و مقننه را ادامه دهد و در تراز انقلاب باشد.» به گزارش خبرآنلاین، او پس از طرح انتقاداتی که عمده مشکلات جاری کشور را از قبال عملکرد دولت میدانست، گفت: «باید همه امکانات خودمان را به صحنه بیاوریم و این اشتباه است که خیال کنیم چون در انتخابات مجلس پیروز شدیم حتماً در ریاست جمهوری هم پیروز میشویم. اگر این احساس در ما به وجود بیاید، شکست قطعی است.»
وی با انتقاد از عملکرد دولت، مدعی شد: بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند، باید احزاب و تشکلها و جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و سایر روحانیون به میدان بیایند و همه آورده خود را به حساب انقلاب بریزند و این بتپرستی است که بگوییم باید به حساب من و تشکل من باشد، بلکه باید در انقلاب و اسلام فانی شویم. رقیب میخواهد دوگانهای تحت عنوان مذاکره و جنگ خلق کند و این تلهای هست که نباید در آن بیفتیم.
جریان اصلاحات که تا پیش از انتخابات مجلس یازدهم چندین پیروزی انتخاباتی متوالی داشت و بخش قابل توجهی از آن پیروزیها را مدیون فراهم شدن یک اجماع درونی و هدایت سبد رأی خود به سمت فرد یا فهرستی واحد بود، حالا در فقدان فعالیت مؤثر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در تکاپوی شکل دادن به نهاد اجماعساز جدید است. تاکنون آخرین خبری که از روند تشکیل این نهاد مخابره شده به نقل از جواد امام عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است که به ایلنا، گفته: «تشکیل نهاد اجماعساز براساس شاخصهایی که به تصویب رسیده در دست اقدام است و فکر میکنم که در هفته آینده به یک جمعبندی خوبی برسیم که در اینصورت انشاءالله نتیجه را اعلام خواهیم کرد.»
تا آن زمان بهنظر میرسد کنگرههای احزاب اصلاحطلب از جمله فرصتهایی هستند که فعالان مؤثر در این جریان سیاسی میتوانند در آن به بیان مواضع خود درباره مسائل جاری کشور و طرح انتقاداتی نسبت به عملکرد خود طی سالهای اخیر بپردازند. یک هفته پس از برگزاری کنگره مجازی حزب اتحاد ملت، این حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان بود که محملی شد تا چهرههایی مانند محمدرضا عارف، صادق خرازی ، عباس آخوندی و محسن هاشمی به عنوان چهرههایی که قابلیت نامزدی در انتخابات 1400 را دارند به بیان مواضع خود بپردازند.
به گزارش ایلنا، عارف در این کنگره مجازی استفاده از هرگونه کاندیدای عاریهای در انتخابات پیشرو را توهین به جریان اصلاحات دانست و با ابراز نگرانی از تأثیر منفی تحریمها و مشکلات بر مشارکت سیاسی مردم در انتخابات اصلاحطلبان را با دو مانع بزرگ مواجه دانست: «تحدید و تخریب همیشگی از سوی جریان تندروی داخلی» و «تلاش و اولویت دادن جریان برانداز و ضدانقلاب به ناامید کردن مردم از اصلاحات.» او افزود: «ما باید با تابلوی اصلاحطلبی و با رویکرد و برنامههای مشخص و با تکیه بر تجارب موفق دولت اصلاحات، اعتماد مردم را دوباره جلب کنیم.»
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و دیگر سخنران این کنگره هم در بیان دغدغههای خود گفت: «اگر انتخابات سال آینده با مشارکت کم برگزار شود، تندروهای داخلی فرصت پیاده کردن عقاید خود را پیدا خواهند کرد و براندازان نیز تقویت خواهند شد.» او در عین حال تأکید کرد: «نقش و وظیفه ما احزاب این است که بهصورت شفاف و روشن به سمت اصلاح گام برداریم، اما نه ساختارشکنانه که احساس براندازی ایجاد نکند.» هاشمی با تأکید بر ضرورت راهحلیابی برای چالشهای اقتصادی کشور تأکید کرد: «به جای درگیری و مسیر تنشزا، رویکردهای تنشزدایانه را در پیش بگیریم.» هاشمی که از وی به عنوان یکی از نامزدهای اصلاحطلبان یاد میشود اما در گفتوگو با ایرنا یک بار دیگر تأکید کرده که نامزد 1400 نمیشود.
صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان هم در ششمین مجمع عمومی این حزب با بیان اینکه «مشکل امروز کشور و جامعه این است که کسی گوش شنیدن ندارد و با شناخت نادرست خود مشکلات کشور را به خارج نسبت دهند»، گفت: «بزرگترین مشکل کشور مدیریت است و همان کسانی که در تمامی احزاب پدرخوانده هستند و بر احزاب چپ و راست کشور خیمه زدند، میخواهند تصمیم بگیرند.» سخنان انتقادی خرازی در حالی بود که ساعاتی پس از برگزاری کنگره معاون اجرایی «ندا» از تمایل شعب استانی این حزب برای حضور در انتخابات با کاندیداتوری دبیرکلشان خبر داد.
به این ترتیب و بر اساس مجموعه تحولات روزهای اخیر تشکلهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب میتوان پیشبینی کرد که بعید است انتخابات 1400 دستکم از سوی سیاستمداران با سردی مواجه شود که در زمستان 98 تجربه شد. شاید امیدواری به تحولات مثبت تا بهار آینده بیتأثیر نیست.
گزارش «ایران» از واکنشها به یک خبر
غربالگری مادران باردار حذف نشده است
آیا غربالگری حذف میشود؟ این سؤالی است که این روزها بسیاری از خانواده هایی که برای والد شدن برنامهریزی میکنند، از خود میپرسند. سؤالی که البته با یک توئیت این روزها به یک بحث نگران کننده تبدیل شده است. کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده کسی بود که با اعلام خبر «اجبار به غربالگری توسط مادر و پزشکان با تجویزهای غیراستاندارد و غیرمتقن علمی برداشته شد» در توئیتر خود، این چالش را به راه انداخت! این درحالی است که بسیاری از خانوادهها با اعتماد به غربالگری در سالهای گذشته از تولد فرزند معلولشان جلوگیری کردهاند. آمار سازمان بهزیستی نشان میدهد که طی 7 سال اخیر، از تولد 7 هزار نوزاد معلول که شرایط کامل سقط را داشتهاند، براساس همین غربالگری جلوگیری شده است. برنامه غربالگری ژنتیک البته در همه این سالها (از سال 76) یک برنامه کاملاً خودخواسته و غیراجباری بوده و خانوادهها خود انتخاب میکردند که آیا فرزندشان بدنیا بیاید یا نه! برخی آمارها از تولد سالانه حدود 29 تا 35 هزار نوزاد معلول در کشور خبر میدهد که نیمی از آنها دارای اختلالات ژنتیکی هستند و البته به گفته متخصصان بیش از 70 درصد ناهنجاریها و معلولیتها ریشه ژنتیکی دارند که میتوان آن را با مشاوره ژنتیک، به حداقل رساند. در ایران علیرغم اینکه به طور میانگین 40 درصد ازدواجها فامیلی است، اما حتی در این زمینه نیز برنامه غربالگری بهزیستی اختیاری است. درحالی که براساس آمارها، خطر بروز ناهنجاری ژنتیکی در ازدواجهای فامیلی، 5 تا 6 درصد و در ازدواجهای غیر فامیلی 2.5 تا 3 درصد است. افروز صفاری فرد معاون پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی کشور به ایسنا میگوید: بیماریهای ژنتیکی قابل درمان نیستند، ولی قابل پیشگیری یا کنترل هستند و از آنجا که بزرگترین و مهمترین سرمایه هر کشوری داشتن فرزندانی سالم، باهوش و خلاق برای نسل آینده است، مشاوره پزشکی، ژنتیک سادهترین، در دسترسترین، ارزانترین و در عین حال مؤثرترین روش پیشگیری از معلولیتها و ناهنجاریهای مادرزادی است و از طرفی دیگر با مشاوره ژنتیک و تشخیص معلولیت مادرزادی با دلایل غیر ژنتیک، نگرانی پدر و مادر از داشتن دوباره فرزند معلول برطرف شده و به فرزندآوری آنان کمک میکند. در عین حال، سخنگوی هیأت رئیسه مجلس هم تأکید کرده است که موضوع غربالگری بانوان باردار نه در کمیسیونهای مجلس مطرح است و نه به طور جدی مطرح میشود بلکه نظری در یکی از فراکسیونها مطرح شده و در این زمینه تصمیمگیری نشده است. کیانوش جهانپور، مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت نیز در واکنش به این موضوع با تأکید بر اجباری نبودن غربالگری گفته است: «دستورالعمل وزارت بهداشت در این زمینه با مشارکت آگاهانه و داوطلبانه والدین عملی شده و البته نقش مؤثری در کاهش موارد تولد بیماری های ژنتیکی از جمله سندروم داون داشته و خواهد داشت.»
هفته یازدهم لیگ برتر امروز به پایان میرسد
سرخابیها در دیدار پسادربی
حامد جیرودی / هفته یازدهم لیگ برتر فوتبال در حالی امروز با برگزاری 2 دیدار به پایان میرسد که بازیهای این هفته جمعه با 3 دیدار ادامه پیدا کرد که طی آن سپاهان 2-1 پیکان را برد، سایپا 2-1 ذوبآهن را شکست داد و دیدار آلومینیوم و گلگهر با تساوی بدون گل به پایان رسید. ضمن اینکه در یک دیدار معوقه هفته نهم، دیدار نساجی و ماشینسازی با تساوی 1-1 خاتمه یافت.
استقلال باخت فینال را جبران میکند؟
در اولین بازی امروز، تراکتور از ساعت 14:30 در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز میزبان استقلال است. دیداری بین 2 تیم پرطرفدار فوتبال ایران که همواره جذابیتهای زیادی دارد و علاقهمندان به فوتبال ایران با اشتیاق فراوان به دنبال تماشای آن هستند. سرخپوشان تبریزی در شرایطی به میدان میروند که در آخرین بازی شان در فولادشهر برابر ذوبآهن به پیروزی 2-1 رسیدند و یاران مسعود شجاعی که با 16 امتیاز در رده چهارم جدول ایستادهاند، به دنبال این هستند تا با کسب 3 امتیاز این بازی خانگی شرایط بهتری در بالای جدول برای خود دست وپا کنند. این در حالی است که آبیپوشان پایتخت هم چنین هدفی را دنبال میکنند. شاگردان محمود فکری بعد از تساوی 2-2 در دربی پایتخت، 19 امتیازی شدند تا در رده دوم جدول قرار بگیرند و حالا میخواهند با برد برابر تراکتور دوباره به صدر جدول بازگردند و این شرایط باعث شده تا تقابل 2 تیم اهمیت بیشتری پیدا کند. شجاعی اگرچه 5 بازی است به صورت موقت هدایت تراکتور را برعهده دارد اما هنوز قید بازی کردن را نزده و در 2 بازی اخیر تیمش بازی کرده و احتمال دارد مقابل استقلال هم خود را در ترکیب اصلی قرار دهد؛ در این میان، باید دید اشکان دژاگه که پس از رفع مصدومیت به تمرینات تراکتور بازگشته در ترکیب این تیم قرار میگیرد یا نه اما احسان حاجصفی دیگر بازیکنی است که تبریزیها روی او حساب ویژهای باز کردهاند و محمد عباسزاده هم که با 5 گل زده بهترین گلزن تراکتور است؛ در مقابل، استقلال در این مسابقه هرویه میلیچ که از ایران رفته، فرشید باقری که در اختیار باشگاه گذاشته شده، آرش رضاوند، سیداحمد موسوی و سبحان خاقانی را هم به دلیل مصدومیت در اختیار ندارد ولی مهدی قائدی و امیر ارسلان مطهری که در دربی 94 گلزنی کردند مهرههای اصلی فکری برای گلزنی هستند و در این میان باید دید شیخ دیاباته چطور کار خواهد کرد؛ در این بازی، تقابل محمدرشید مظاهری با تیم سابقش هم بسیار جالب توجه خواهد بود و باید دید با حضور این ستارهها چه نتیجهای رقم خواهد خورد. آخرین بازی این دو تیم، دیدارشان در فینال جام حذفی فصل گذشته بود که تراکتور 3-2 به برتری رسید و جام قهرمانی را بالای سر برد و از این نظر این مسابقه برای آبیها جنبه انتقامی هم دارد.
پرسپولیس با برد آشتی میکند؟
در آخرین بازی هفته یازدهم، پرسپولیس از ساعت 16:40 در ورزشگاه آزادی تهران پذیرای فولاد است. سرخپوشان پایتخت در شرایطی این دیدار را برگزار میکنند که بعد از تساوی در دربی که چهارمین مساوی پیاپیشان بود، وارد حاشیه شدند، چرا که یحیی گلمحمدی علیه مهدی رسولپناه صحبت کرد و به نوعی اولتیماتوم داد که رئیس هیأت مدیره پرسپولیس از این تیم جدا شود ،ولی این اتفاق نیفتاد و سرمربی قرمزها که روز بعد از دربی در تمرین تیمش شرکت نکرد و تمرین روز بعدش را هم تعطیل اعلام کرد، بالاخره از مواضع خود عقبنشینی کرد و با بیان اینکه نمیخواسته در کار وزیر ورزش دخالت کند، به سر کار خود بازگشت. حالا شاگردان گلمحمدی با 3 بازی کمتر و با 12 امتیاز در رده دهم قرار دارند، میخواهند هم تنها تیم بدون شکست لیگ برتر بمانند و هم با کسب 3 امتیاز بازی با فولاد با برد آشتی کنند. در مقابل، شاگردان جواد نکونام هم 2 مساوی پیاپی داشتهاند که آخرین آن تساوی 1-1 با مس بود که باعث شده فولادیها با 15 امتیاز در رده هفتم قرار بگیرند و حالا میخواهند با برتری در این مسابقه، خود را به بالای جدول نزدیکتر کنند، البته نکونام در 3 دیداری که به عنوان سرمربی برابر پرسپولیس قرار گرفته بازنده بوده است. یکبار با نساجی و دو دیدار رفت و برگشت فصل گذشته با نتیجه مشابه 1-0 با فولاد و برای همین بهخوبی میداند که شکست دادن پرسپولیس کار سختی است. پرسپولیس در نیمه دوم بازی با استقلال با گلزنی مهدی عبدی و وحید امیری و فرصتهایی که احمد نوراللهی از دست داد، نمایشی دیدنی داشت و در فولاد هم فرشاد احمدزاده و آیاندا پاتوسی بازیکنان خطرناکی در کنار لوسیانو پریرا محسوب میشوند و در این شرایط باید منتظر ماند و دید تقابل این دو تیم مدعی چه سرانجامی خواهد داشت.
مطهری: ترابی یکی از گزینههای ماست
حمید مطهری در نشست خبری پیش از بازی با فولاد گفت: «برنامهریزی برای ما فشرده شد و این کار ما را سخت میکند، اما جای هیچ وقفهای نیست و ما باید همیشه قوی و با صلابت کار کنیم و بتوانیم به سمت قهرمانی حرکت کنیم. امیدوارم پرسپولیس واقعی را از این به بعد و از فردا ببینیم. از فردا استارت قهرمانی را خواهیم زد.» مربی پرسپولیس درخصوص جذب مهدی ترابی گفت: «در حال رصد هستیم. باید در بخش حمله خودمان را تقویت کنیم و مهدی ترابی یکی از گزینههای ماست. باید وضعیت قرارداد او را ببینیم و بموقع عمل کنیم.» محمود فکری سرمربی استقلال هم در نشست قبل از بازی با تراکتور درباره اینکه اسماعیل خلیل زاده رئیس هیات مدیره استقلال برای انتخاب جایگزین او جلسه داشته گفت: «هواداران مان خیلی باهوش باشند چون خیلی ها دنبال بهم ریختن تیم هستند و می خواهند اختلاف بیندازند و از این آب گل آلود ماهی بگیرند.»
استقلال باخت فینال را جبران میکند؟
در اولین بازی امروز، تراکتور از ساعت 14:30 در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز میزبان استقلال است. دیداری بین 2 تیم پرطرفدار فوتبال ایران که همواره جذابیتهای زیادی دارد و علاقهمندان به فوتبال ایران با اشتیاق فراوان به دنبال تماشای آن هستند. سرخپوشان تبریزی در شرایطی به میدان میروند که در آخرین بازی شان در فولادشهر برابر ذوبآهن به پیروزی 2-1 رسیدند و یاران مسعود شجاعی که با 16 امتیاز در رده چهارم جدول ایستادهاند، به دنبال این هستند تا با کسب 3 امتیاز این بازی خانگی شرایط بهتری در بالای جدول برای خود دست وپا کنند. این در حالی است که آبیپوشان پایتخت هم چنین هدفی را دنبال میکنند. شاگردان محمود فکری بعد از تساوی 2-2 در دربی پایتخت، 19 امتیازی شدند تا در رده دوم جدول قرار بگیرند و حالا میخواهند با برد برابر تراکتور دوباره به صدر جدول بازگردند و این شرایط باعث شده تا تقابل 2 تیم اهمیت بیشتری پیدا کند. شجاعی اگرچه 5 بازی است به صورت موقت هدایت تراکتور را برعهده دارد اما هنوز قید بازی کردن را نزده و در 2 بازی اخیر تیمش بازی کرده و احتمال دارد مقابل استقلال هم خود را در ترکیب اصلی قرار دهد؛ در این میان، باید دید اشکان دژاگه که پس از رفع مصدومیت به تمرینات تراکتور بازگشته در ترکیب این تیم قرار میگیرد یا نه اما احسان حاجصفی دیگر بازیکنی است که تبریزیها روی او حساب ویژهای باز کردهاند و محمد عباسزاده هم که با 5 گل زده بهترین گلزن تراکتور است؛ در مقابل، استقلال در این مسابقه هرویه میلیچ که از ایران رفته، فرشید باقری که در اختیار باشگاه گذاشته شده، آرش رضاوند، سیداحمد موسوی و سبحان خاقانی را هم به دلیل مصدومیت در اختیار ندارد ولی مهدی قائدی و امیر ارسلان مطهری که در دربی 94 گلزنی کردند مهرههای اصلی فکری برای گلزنی هستند و در این میان باید دید شیخ دیاباته چطور کار خواهد کرد؛ در این بازی، تقابل محمدرشید مظاهری با تیم سابقش هم بسیار جالب توجه خواهد بود و باید دید با حضور این ستارهها چه نتیجهای رقم خواهد خورد. آخرین بازی این دو تیم، دیدارشان در فینال جام حذفی فصل گذشته بود که تراکتور 3-2 به برتری رسید و جام قهرمانی را بالای سر برد و از این نظر این مسابقه برای آبیها جنبه انتقامی هم دارد.
پرسپولیس با برد آشتی میکند؟
در آخرین بازی هفته یازدهم، پرسپولیس از ساعت 16:40 در ورزشگاه آزادی تهران پذیرای فولاد است. سرخپوشان پایتخت در شرایطی این دیدار را برگزار میکنند که بعد از تساوی در دربی که چهارمین مساوی پیاپیشان بود، وارد حاشیه شدند، چرا که یحیی گلمحمدی علیه مهدی رسولپناه صحبت کرد و به نوعی اولتیماتوم داد که رئیس هیأت مدیره پرسپولیس از این تیم جدا شود ،ولی این اتفاق نیفتاد و سرمربی قرمزها که روز بعد از دربی در تمرین تیمش شرکت نکرد و تمرین روز بعدش را هم تعطیل اعلام کرد، بالاخره از مواضع خود عقبنشینی کرد و با بیان اینکه نمیخواسته در کار وزیر ورزش دخالت کند، به سر کار خود بازگشت. حالا شاگردان گلمحمدی با 3 بازی کمتر و با 12 امتیاز در رده دهم قرار دارند، میخواهند هم تنها تیم بدون شکست لیگ برتر بمانند و هم با کسب 3 امتیاز بازی با فولاد با برد آشتی کنند. در مقابل، شاگردان جواد نکونام هم 2 مساوی پیاپی داشتهاند که آخرین آن تساوی 1-1 با مس بود که باعث شده فولادیها با 15 امتیاز در رده هفتم قرار بگیرند و حالا میخواهند با برتری در این مسابقه، خود را به بالای جدول نزدیکتر کنند، البته نکونام در 3 دیداری که به عنوان سرمربی برابر پرسپولیس قرار گرفته بازنده بوده است. یکبار با نساجی و دو دیدار رفت و برگشت فصل گذشته با نتیجه مشابه 1-0 با فولاد و برای همین بهخوبی میداند که شکست دادن پرسپولیس کار سختی است. پرسپولیس در نیمه دوم بازی با استقلال با گلزنی مهدی عبدی و وحید امیری و فرصتهایی که احمد نوراللهی از دست داد، نمایشی دیدنی داشت و در فولاد هم فرشاد احمدزاده و آیاندا پاتوسی بازیکنان خطرناکی در کنار لوسیانو پریرا محسوب میشوند و در این شرایط باید منتظر ماند و دید تقابل این دو تیم مدعی چه سرانجامی خواهد داشت.
مطهری: ترابی یکی از گزینههای ماست
حمید مطهری در نشست خبری پیش از بازی با فولاد گفت: «برنامهریزی برای ما فشرده شد و این کار ما را سخت میکند، اما جای هیچ وقفهای نیست و ما باید همیشه قوی و با صلابت کار کنیم و بتوانیم به سمت قهرمانی حرکت کنیم. امیدوارم پرسپولیس واقعی را از این به بعد و از فردا ببینیم. از فردا استارت قهرمانی را خواهیم زد.» مربی پرسپولیس درخصوص جذب مهدی ترابی گفت: «در حال رصد هستیم. باید در بخش حمله خودمان را تقویت کنیم و مهدی ترابی یکی از گزینههای ماست. باید وضعیت قرارداد او را ببینیم و بموقع عمل کنیم.» محمود فکری سرمربی استقلال هم در نشست قبل از بازی با تراکتور درباره اینکه اسماعیل خلیل زاده رئیس هیات مدیره استقلال برای انتخاب جایگزین او جلسه داشته گفت: «هواداران مان خیلی باهوش باشند چون خیلی ها دنبال بهم ریختن تیم هستند و می خواهند اختلاف بیندازند و از این آب گل آلود ماهی بگیرند.»
بازگشت احتمالی اپیدمی کرونا
سعید معدنی
جامعهشناس
با کاهش آمار کرونا و افزایش تعداد کارکنان ادارات و بــازگشـــــایی تـــــدریجی مــــدارس، مــــیتوان گفت که آزمایـــش و خطایی در حال شــــکلگیری است. آمار مبتلایان و فوتشدگان ناشی از بیماری کووید ۱۹ کاهش پیدا کرده است، اما نمیتوان به طور قطع گفت که در حال بازگشت به دوران قبل از شیوع کرونا هستیم، چون این بیماری بهطور کامل برطرف نشده و ممکن است با خطاهای انسانی اوضاع بدتر شود، این در حالی است که نوع ویژه انگلیسی و نماهای جدید بیماری هم در حال شکلگیری هستند، پس نمیتوانیم بگوییم که به گذشته برگشتیم. اگر روند به این شکل پیش برود، با چگونگی رعایت کردن مردم، میتوان هم باعث افزایش بیماری و هم باعث کاهش آن شد؛ عادی شدن روابط ممکن است سبب افزایش بیماری شود، حالا که اندکی محدودیتها برداشته شده تا ۴ماه آینده با توجه به چگونگی رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط مردم مشخص میشود که بیماری روند رو به رشد خواهد داشت یا اینکه کاهش پیدا خواهد کرد، هر دو حالت گفته شده بستگی به این دارد که مردم چگونه پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
همانطور که متخصصان و جامعه پزشکی گفتهاند، تا بخشی از جامعه واکسیناسیون نشود و بدن تعداد بالایی از افراد جامعه حاوی آنتیبادی نباشد، نمیتوان ایمنی را بهصورت کامل ایجاد کرد.
تاکنون به مردم یاد دادهایم که فاصلهها را رعایت کنند، ماسک بزنند و دستهای خود را زود به زود بشویند و با باز گذاشتن پنجرهها سبب جریان هوا در محیط شوند، اما در بعضی موارد مثلاً با بازگشایی مدارس نمیتوان پنجرهها را باز گذاشت و باعث جریان هوا شد، به این دلیل که در فصل سرد به سر میبریم و خطر شیوع آنفلوانزا هم وجود دارد یا مورد دیگر، اینکه در ادارهها نمیتوان به ارباب رجوع دائماً تذکر داد که پروتکلها را به طور کامل رعایت کنند؛ این موارد وجود دارد و نمیتوان آنها را نادیده گرفت، بازگشت به حالت عادی و رعایت نکردن پروتکلها ریسک بسیار بزرگی است. در حال حاضر در شرایطی نیستیم که بتوانیم تا این حد خوشبین باشیم و فکر کنیم که به همین زودیها همه چیز به روال قبل برمیگردد. اگر جامعه رعایت نکند، ممکن است دوباره بیماری به اوج خود برسد.
فشار حداکثری حمایت حداقلی
علی ربیعی
دستیار
ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
۱- امنیت ملی به رغم همه پیچیدگیهایی که از آن برخوردار است با ترکیبی از سیاست داخلی و ســــیاســت خارجـــــی حــــاصـــل میشود. هر کدام از این دو عرصه شامل قلمروهای تودرتوی اقتصـــادی، سیاسی، نظامی، محیطزیستی و فرهنگی است که بدون لحاظ کردن همه آنها و توأمان دست یافتن به اجماع نسبی نخبگان – بالاخص نخبگان سیاسی - درباره نحوه تعریف اهداف و تطبیق ابزارها با اهداف تعیینشده تامین امنیت ملی در بلندمدت به خوبی صورت نمیگیرد.
۲- منظور من از اشاره به سیاست داخلی در این یادداشت، تأکید بر تاثیرگذاری بالای کیفیت سیاستگذاری و کنش سیاسی نخبگان سیاسی بر همه امور است. شیوه کنش بازیگران سیاسی، شیوه یا میزان گشایش و انسداد در گردش نخبگان و حتی نخبهیابی، نخبهپروری و نخبهگزینی در سطوح سیاست و نیز در نهایت تولید سیاست موثر و بهینه و کنش سیاسی اعتمادآور، سرمایه اجتماعی را فزونی میبخشد و سرمایه اجتماعی برای تأمین امنیت ملی ضرورت تام دارد.
۳- ظرفیتها و تواناییهای ملی ما در سالهای گذشته که جامعه تحت شدیدترین و بیسابقهترین تهاجمهای اقتصادی و تبلیغاتی خارجی قرار گرفته بود به آزمایش گذاشته شد. دولت ترامپ استثناییترین دولتی است که در تاریخ مدرن امریکا و البته در تاریخ معاصر جهان با این حد از بیمسئولیتی و بیاعتنا به هنجارها و ارزشهای جامعه امریکا و جامعه جهانی ظهور کرد و آشکارترین مقررات بینالمللی را زیر پا گذاشت.
ایران ما بدون شک از مسیر همین بیمسئولیتی یک قدرت بزرگ ضربه و آسیب دید.
۴. ترامپ و دولت او به عنوان پدیده بینظیر و غیرمتعارفی که میتوانست هر آن ترور یا جنگ بزرگی در منطقه بیافریند – و ترور سردار شهید قاسم سلیمانی نمونهای از امکان تبدیل تهدید بالقوه به بالفعل بود - و اگر میتوانست اجماع داخلی، همراهی اتحادیه اروپا، چین و روسیه را تا حدودی ایجاد کند، ممکن بود وسوسه برخی دولتها نظیر اسرائیل برای تحقق رؤیای شوم فروپاشی ایران با ابزار نظامی را نیز بیازماید - هرچند هزینه بسیار زیادی را نیز متقبل میشد – در شرایطی که با راهبرد صبر استراتژیک و مقاومت فعال ایران مواجه شد، به سمت استراتژی تنگ کردن محیط منطقهای ایران و فشار حداکثری اقتصادی و فروپاشاندن جامعه ایران پیش رفت. اگرچه امروز فضای رسانهای چنان علیه برجام سنگین شده و بدعهدی امریکا مجالی برای ندیدن قوتهای آن فراهم ساخته، اما تاریخ نقش برجام در عملی شدن راهبرد صبر استراتژیک و مقاومت فعال را روزی روشن خواهد ساخت و نشان میدهد که چگونه حفظ امنیت ملی در سایه دولت غیرقابل پیشبینی و خطرناک دونالد ترامپ به کمک برجام ممکن شده است.
۵. در این سالهای دشوار که سایه جنگ بر فراز ایران چرخ زده است و اقتصاد ملی ما متاثر از تحریمها، سختترین و تلخترین دوران خود را پشت سر میگذارد، دولت در تعقیب سیاستهای کلان اعلام شده از سوی رهبری، مدیریت استراتژیک جنگ اقتصادی- تبلیغاتی از جمله تخصیص منابع، کنترل اقتصاد تا سرحد ممکن و مأیوس کردن امریکا از دستیابی به چشمانداز پیروزی است. شکست واقعی سیاست قلدری، نه در انتخابات امریکا بلکه آن روزی اتفاق افتاد که دولت ترامپ به طور بیسابقهای در فشارهای بیپایانش علیه ایران، در سازمان ملل تنها ماند و سه بار شکست دیپلماتیک را تجربه کرد و در دادگاههای بینالمللی نیز به طور ناباورانهای در برابر دولت ایران محکوم شد. اگرچه تلخیهای بیسابقه اقتصاد بر ذهن مردم سنگینی میکند و به حق ایشان آزردهاند، اما واقعیت آن است که علیرغم همه فشارها، این مدیریت اقتصادی و سیاسی دولت بوده که باعث جلوگیری از رسیدن دولت ترامپ به اهدافش شده است. این به معنای نادیده گرفتن کاستیها نیست بلکه تلاش برای منصفانه درک کردن واقعیت است. استراتژی ترامپ بعد از اینکه نتوانست اتحاد جهانی ایجاد کند و جنگی علیه ما سامان دهد، داغ کردن زمین ایران، کشاندن مردم به خیابانها و رویای ندیدن ۴۰ سالگی انقلاب بود که محقق نشد. بدیهی است که هرگز چنین موفقیت کم نظیری را به دست نمیآوردیم اگر استقامت مردم و درک عمومی از شرایط استثنایی پیشگفته در مواجهه با آتش سرکش این خصومت ضدانسانی وجود نمیداشت. این مهم همچنین محقق نمیشد اگر نخبگانی اجتماعی-سیاسی که دل در گرو دور نگه داشتن ایران از آتشهای خانمانسوز دارند، از سیاستهای عقلانی حمایت نمیکردند.
۶. متأسفانه، علیرغم همه این قوتها، سیاست داخلی در همه سالهای مخاصمه دولت ترامپ با ایران، مقوم سیاستهای دولت در عرصه داخلی و خارجی نبود. تاریخ ایران بعدها قضاوت خواهد کرد که در بدترین دورانی که دولت به حمایت سیاسی و ایران به یکپارچگی ملی سخت نیازمند بود، مخالفان دولت چگونه برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت سیاسی نه تنها حمایتی جدی صورت ندادند و همه مشکلات ساختاری و مصائب برآمده از سیاست دولت ترامپ را یکجا به نام دولت صورتبندی کرده و داستانها از آنها ساختند و پرداختند و از هیچ عملی علیه دولت کوتاهی نکردند. اگر نبود حمایتهای مقام معظم رهبری و بلندمدتنگری ایشان، بیگمان دولت در میانه منازعهای نفسگیر برای حفظ منافع ملی، تنها در برابر همه ابزارهای مخالفان سیاسی قرار میگرفت. این واقعیتی است که در همه تاریخ دولتهای پس از انقلاب بینظیر است. من در همه این سالها جملاتی را از رسانههای مخالفان دولت دیده و شنیدهام که پس از چهل سال مشارکت فعال در سیاست پس از انقلاب به واقع تردید میکردم که این جمله منشأ داخلی دارد یا منتشرشده در رسانهای خارجی است. آنچه برای دولت در این سالها به مراتب تلختر و دشوارتر بود، نه تهدیدها و تحریمهای امریکا بلکه همراهی شمار قابل توجهی از مخالفان دولت با فشارهای خارجی بود.
7. معتقدم بدون اجماعی فراگیر بر سر رعایت قاعده بازی سیاست که در آن دولت قانونی مستقر با هیچ مانع فراقانونی مواجه نشود، و بدون اجماعی بر سر رعایت قواعدی که متضمن تأمین منافع ملی باشند، ساختن کشوری آباد و آزاد، و تحقق رؤیای استقلال و آزادی در سایه همزیستی مسالمتآمیز و سازنده با جهان، ناممکن است. قاعدهگذاری دنیای سیاست ایرانی باید به گونهای باشد که آنچه مخالفان دولت دوازدهم با این دولت حاضر در خط مقدم مقابله با شخصیت و دولت استثنایی ترامپ انجام دادند، هرگز تکرار نشود. ساختن ایران و ارتقای آن به جایگاهی بهتر در شرایط «فشار حداکثری خارجی و حمایت حداقلی داخلی» ناممکن است.
دستیار
ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
۱- امنیت ملی به رغم همه پیچیدگیهایی که از آن برخوردار است با ترکیبی از سیاست داخلی و ســــیاســت خارجـــــی حــــاصـــل میشود. هر کدام از این دو عرصه شامل قلمروهای تودرتوی اقتصـــادی، سیاسی، نظامی، محیطزیستی و فرهنگی است که بدون لحاظ کردن همه آنها و توأمان دست یافتن به اجماع نسبی نخبگان – بالاخص نخبگان سیاسی - درباره نحوه تعریف اهداف و تطبیق ابزارها با اهداف تعیینشده تامین امنیت ملی در بلندمدت به خوبی صورت نمیگیرد.
۲- منظور من از اشاره به سیاست داخلی در این یادداشت، تأکید بر تاثیرگذاری بالای کیفیت سیاستگذاری و کنش سیاسی نخبگان سیاسی بر همه امور است. شیوه کنش بازیگران سیاسی، شیوه یا میزان گشایش و انسداد در گردش نخبگان و حتی نخبهیابی، نخبهپروری و نخبهگزینی در سطوح سیاست و نیز در نهایت تولید سیاست موثر و بهینه و کنش سیاسی اعتمادآور، سرمایه اجتماعی را فزونی میبخشد و سرمایه اجتماعی برای تأمین امنیت ملی ضرورت تام دارد.
۳- ظرفیتها و تواناییهای ملی ما در سالهای گذشته که جامعه تحت شدیدترین و بیسابقهترین تهاجمهای اقتصادی و تبلیغاتی خارجی قرار گرفته بود به آزمایش گذاشته شد. دولت ترامپ استثناییترین دولتی است که در تاریخ مدرن امریکا و البته در تاریخ معاصر جهان با این حد از بیمسئولیتی و بیاعتنا به هنجارها و ارزشهای جامعه امریکا و جامعه جهانی ظهور کرد و آشکارترین مقررات بینالمللی را زیر پا گذاشت.
ایران ما بدون شک از مسیر همین بیمسئولیتی یک قدرت بزرگ ضربه و آسیب دید.
۴. ترامپ و دولت او به عنوان پدیده بینظیر و غیرمتعارفی که میتوانست هر آن ترور یا جنگ بزرگی در منطقه بیافریند – و ترور سردار شهید قاسم سلیمانی نمونهای از امکان تبدیل تهدید بالقوه به بالفعل بود - و اگر میتوانست اجماع داخلی، همراهی اتحادیه اروپا، چین و روسیه را تا حدودی ایجاد کند، ممکن بود وسوسه برخی دولتها نظیر اسرائیل برای تحقق رؤیای شوم فروپاشی ایران با ابزار نظامی را نیز بیازماید - هرچند هزینه بسیار زیادی را نیز متقبل میشد – در شرایطی که با راهبرد صبر استراتژیک و مقاومت فعال ایران مواجه شد، به سمت استراتژی تنگ کردن محیط منطقهای ایران و فشار حداکثری اقتصادی و فروپاشاندن جامعه ایران پیش رفت. اگرچه امروز فضای رسانهای چنان علیه برجام سنگین شده و بدعهدی امریکا مجالی برای ندیدن قوتهای آن فراهم ساخته، اما تاریخ نقش برجام در عملی شدن راهبرد صبر استراتژیک و مقاومت فعال را روزی روشن خواهد ساخت و نشان میدهد که چگونه حفظ امنیت ملی در سایه دولت غیرقابل پیشبینی و خطرناک دونالد ترامپ به کمک برجام ممکن شده است.
۵. در این سالهای دشوار که سایه جنگ بر فراز ایران چرخ زده است و اقتصاد ملی ما متاثر از تحریمها، سختترین و تلخترین دوران خود را پشت سر میگذارد، دولت در تعقیب سیاستهای کلان اعلام شده از سوی رهبری، مدیریت استراتژیک جنگ اقتصادی- تبلیغاتی از جمله تخصیص منابع، کنترل اقتصاد تا سرحد ممکن و مأیوس کردن امریکا از دستیابی به چشمانداز پیروزی است. شکست واقعی سیاست قلدری، نه در انتخابات امریکا بلکه آن روزی اتفاق افتاد که دولت ترامپ به طور بیسابقهای در فشارهای بیپایانش علیه ایران، در سازمان ملل تنها ماند و سه بار شکست دیپلماتیک را تجربه کرد و در دادگاههای بینالمللی نیز به طور ناباورانهای در برابر دولت ایران محکوم شد. اگرچه تلخیهای بیسابقه اقتصاد بر ذهن مردم سنگینی میکند و به حق ایشان آزردهاند، اما واقعیت آن است که علیرغم همه فشارها، این مدیریت اقتصادی و سیاسی دولت بوده که باعث جلوگیری از رسیدن دولت ترامپ به اهدافش شده است. این به معنای نادیده گرفتن کاستیها نیست بلکه تلاش برای منصفانه درک کردن واقعیت است. استراتژی ترامپ بعد از اینکه نتوانست اتحاد جهانی ایجاد کند و جنگی علیه ما سامان دهد، داغ کردن زمین ایران، کشاندن مردم به خیابانها و رویای ندیدن ۴۰ سالگی انقلاب بود که محقق نشد. بدیهی است که هرگز چنین موفقیت کم نظیری را به دست نمیآوردیم اگر استقامت مردم و درک عمومی از شرایط استثنایی پیشگفته در مواجهه با آتش سرکش این خصومت ضدانسانی وجود نمیداشت. این مهم همچنین محقق نمیشد اگر نخبگانی اجتماعی-سیاسی که دل در گرو دور نگه داشتن ایران از آتشهای خانمانسوز دارند، از سیاستهای عقلانی حمایت نمیکردند.
۶. متأسفانه، علیرغم همه این قوتها، سیاست داخلی در همه سالهای مخاصمه دولت ترامپ با ایران، مقوم سیاستهای دولت در عرصه داخلی و خارجی نبود. تاریخ ایران بعدها قضاوت خواهد کرد که در بدترین دورانی که دولت به حمایت سیاسی و ایران به یکپارچگی ملی سخت نیازمند بود، مخالفان دولت چگونه برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت سیاسی نه تنها حمایتی جدی صورت ندادند و همه مشکلات ساختاری و مصائب برآمده از سیاست دولت ترامپ را یکجا به نام دولت صورتبندی کرده و داستانها از آنها ساختند و پرداختند و از هیچ عملی علیه دولت کوتاهی نکردند. اگر نبود حمایتهای مقام معظم رهبری و بلندمدتنگری ایشان، بیگمان دولت در میانه منازعهای نفسگیر برای حفظ منافع ملی، تنها در برابر همه ابزارهای مخالفان سیاسی قرار میگرفت. این واقعیتی است که در همه تاریخ دولتهای پس از انقلاب بینظیر است. من در همه این سالها جملاتی را از رسانههای مخالفان دولت دیده و شنیدهام که پس از چهل سال مشارکت فعال در سیاست پس از انقلاب به واقع تردید میکردم که این جمله منشأ داخلی دارد یا منتشرشده در رسانهای خارجی است. آنچه برای دولت در این سالها به مراتب تلختر و دشوارتر بود، نه تهدیدها و تحریمهای امریکا بلکه همراهی شمار قابل توجهی از مخالفان دولت با فشارهای خارجی بود.
7. معتقدم بدون اجماعی فراگیر بر سر رعایت قاعده بازی سیاست که در آن دولت قانونی مستقر با هیچ مانع فراقانونی مواجه نشود، و بدون اجماعی بر سر رعایت قواعدی که متضمن تأمین منافع ملی باشند، ساختن کشوری آباد و آزاد، و تحقق رؤیای استقلال و آزادی در سایه همزیستی مسالمتآمیز و سازنده با جهان، ناممکن است. قاعدهگذاری دنیای سیاست ایرانی باید به گونهای باشد که آنچه مخالفان دولت دوازدهم با این دولت حاضر در خط مقدم مقابله با شخصیت و دولت استثنایی ترامپ انجام دادند، هرگز تکرار نشود. ساختن ایران و ارتقای آن به جایگاهی بهتر در شرایط «فشار حداکثری خارجی و حمایت حداقلی داخلی» ناممکن است.
آخرین ترفندها در واپسین روزهای ترامپ
رامین مهمانپرست
سخنگوی پیشین وزارت خارجه
مقــامهـــای دولــــت امــــریکا در واپســـین روزهــای مســـئولیت خود در تلاش هستند از طریق تداوم رویکرد تحریمهای همه جانبه و طرح اتهامات اثبات نشده مبنی بر وجود رابطه میان ایران و گروههای تروریستی، آخرین ضربات خود را وارد و کاستن از بحران فزاینده میان تهران و واشنگتن را به موضوع پیچیدهتری تبدیل کنند. در تشدید وضعیت این فشار حداکثری چند نکته حائز اهمیت است. بخش مهمی از اقداماتی را که ترامپ در روزهای پایانی دولتش دنبال میکند، میتوان به شخصیت او مرتبط دانست. شخصیت او به گونهای است که خیلی آمادگی پذیرفتن شکست را ندارد و این مسأله باعث میشود که در هر موضوعی با توسل به هر وسیلهای سعی کند به اهدافش برسد حتی اگر این هدف، منافع زودرسی داشته باشد ولی در بلندمدت حتماً خسارات بزرگتری را وارد کند اما برای او خیلی اهمیتی ندارد و دنبال نتایج زودرس است. مسأله دیگری که در روحیات ترامپ وجود دارد یک حالت تهاجمی، تندخویی و خودمحوری است. این مسأله در تمام تصمیمهایی که در سطح ریاست جمهوری در این دوره چهارساله گرفت کاملاً قابل مشاهده بود، به همین دلیل هم حتی دوستان و یاران خیلی تندروی او هم بعد از مدتی نتوانستند تحمل کنند و کار به اخراج آنها از کاخ سفید کشیده شد و ترامپ به تنهایی سعی کرد نظرات خود را تحمیل کند.
با در نظر گرفتن این ویژگیهای شخصیتی ترامپ باید گفت که دو مسأله دیگر ضربه روحی بزرگی به او وارد کرد؛ اولین مسأله این است که در مقابل جمهوری اسلامی ایران شکست بدی خورد. او قبل از انتخابش بهعنوان رئیسجمهوری مسأله خروج از برجام را مطرح کرد و در دوره مسئولیتش هم یک کارزار فشار همهجانبه را راه انداخت و از همه امکانات خود برای تسلیم کردن ایران و ترغیب به مذاکره دوجانبه استفاده کرد که شکست خورد. او همه این تلاشها را بدون اینکه منافع بلندمدتی برای امریکا داشته باشد حتی به قیمت بیاعتباری برای سیاست خارجه امریکا و بیاعتمادی نسبت به مقامهای امریکایی انجام داد اما شکست سختی خورد و در حالی باید کاخ سفید را ترک کند که اهداف و برنامههایی را که فکر میکرد چهار سال دیگر دنبال خواهد کرد، به نتیجه نرسید.
موضوع دومی که برای ترامپ گران تمام شد، شکست سنگینی است که حزب جمهوریخواه بهدلیل رفتار او در امریکا متحمل شد. بواسطه رفتارهای ترامپ اعتبار حزب جمهوریخواه از بین رفت و یک رئیسجمهور تکدورهای شد و اکثریت و ریاست مجلس نمایندگان و سنا هم به دست دموکراتها افتاد. این مسأله برای خود ترامپ و دوستان نزدیک او یک ضربه مهلکی بود و همین شکست بزرگ میتواند برای آدمی مانند او با روحیه منحصر بهفردش به تصمیمگیریهای غیرطبیعی منجر شود. خصوصاً که این وضعیت او را به آستانه استیضاح دوم کشانده است تا پرونده سیاسیاش برای همیشه مختومه شود. نتیجه همه این رویدادها در وجود فردی که خودش شرور است و رفتار غیرقابل پیشبینی دارد اینطور میشود که به هر موضوعی متوسل شود و تحریمهای دیوانهواری را در دستور کار بگذارد و تصمیمات غیرمنتظره بگیرد. اتهام به ایران مبنی بر ارتباط با گروه تروریستی القاعده هم در همین چارچوب است. این اتهام یک فرار رو به جلو از سوی دولت کنونی امریکاست. مایک پمپئو قبلاً رئیس سازمان سیا بوده است و از همه بهتر میداند القاعده و گروههای تروریستی و داعش را چه کسی به وجود آورد و تقویت کرد. حتی در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری دوره قبل هم شاهد بودیم که ترامپ رسماً دولت امریکا را مسئول ایجاد این گروههای تروریستی اعلام کرد و در همین رابطه شواهد و اسنادی هم دارد.
بنابراین خود مقامهای امریکایی بهتر از همه میدانند که مسئولیت ایجاد و تقویت القاعده و تروریستها با امریکاست و در واقع آن کشوری که در مقابل تروریسم در منطقه ایستاد و سعی کرد جلوی نفوذ و گسترش آنها را بگیرد و کشورهای اطراف را از وجود تروریستها پاک کند، ایران بود. اما دلیل اینکه الان این مسائل را مطرح میکنند، به شیوه امریکاییها در فضاسازی سیاسی بازمیگردد. شیوه آنها این گونه است که افکار عمومی را جهت دهند و از رسانهها استفاده کنند؛ یعنی اول اتهامی را وارد میکنند و بعد بر اساس آن اتهام سعی میکنند برای ضربه زدن به منافع کشوری که هدف قرار دادند، زمینهچینی کنند. این اتهامات و تحریمها آخرین ترفندها و برگهایی است که دولت ترامپ دارد به کار میگیرد که هم از روی عصبانیت است و هم سعی میکند فرار رو به جلو داشته باشد. به این معنا که وقتی کاخ سفید را ترک کرد به دوستان و حامیانش بگوید طبق وعدهاش توانست به ایران و جبهه مقاومت ضربات سختی وارد کند و البته محدودیتهایی را هم ایجاد کند که دولت بعدی در امریکا با گرفتاری کار خود را شروع کند.
سخنگوی پیشین وزارت خارجه
مقــامهـــای دولــــت امــــریکا در واپســـین روزهــای مســـئولیت خود در تلاش هستند از طریق تداوم رویکرد تحریمهای همه جانبه و طرح اتهامات اثبات نشده مبنی بر وجود رابطه میان ایران و گروههای تروریستی، آخرین ضربات خود را وارد و کاستن از بحران فزاینده میان تهران و واشنگتن را به موضوع پیچیدهتری تبدیل کنند. در تشدید وضعیت این فشار حداکثری چند نکته حائز اهمیت است. بخش مهمی از اقداماتی را که ترامپ در روزهای پایانی دولتش دنبال میکند، میتوان به شخصیت او مرتبط دانست. شخصیت او به گونهای است که خیلی آمادگی پذیرفتن شکست را ندارد و این مسأله باعث میشود که در هر موضوعی با توسل به هر وسیلهای سعی کند به اهدافش برسد حتی اگر این هدف، منافع زودرسی داشته باشد ولی در بلندمدت حتماً خسارات بزرگتری را وارد کند اما برای او خیلی اهمیتی ندارد و دنبال نتایج زودرس است. مسأله دیگری که در روحیات ترامپ وجود دارد یک حالت تهاجمی، تندخویی و خودمحوری است. این مسأله در تمام تصمیمهایی که در سطح ریاست جمهوری در این دوره چهارساله گرفت کاملاً قابل مشاهده بود، به همین دلیل هم حتی دوستان و یاران خیلی تندروی او هم بعد از مدتی نتوانستند تحمل کنند و کار به اخراج آنها از کاخ سفید کشیده شد و ترامپ به تنهایی سعی کرد نظرات خود را تحمیل کند.
با در نظر گرفتن این ویژگیهای شخصیتی ترامپ باید گفت که دو مسأله دیگر ضربه روحی بزرگی به او وارد کرد؛ اولین مسأله این است که در مقابل جمهوری اسلامی ایران شکست بدی خورد. او قبل از انتخابش بهعنوان رئیسجمهوری مسأله خروج از برجام را مطرح کرد و در دوره مسئولیتش هم یک کارزار فشار همهجانبه را راه انداخت و از همه امکانات خود برای تسلیم کردن ایران و ترغیب به مذاکره دوجانبه استفاده کرد که شکست خورد. او همه این تلاشها را بدون اینکه منافع بلندمدتی برای امریکا داشته باشد حتی به قیمت بیاعتباری برای سیاست خارجه امریکا و بیاعتمادی نسبت به مقامهای امریکایی انجام داد اما شکست سختی خورد و در حالی باید کاخ سفید را ترک کند که اهداف و برنامههایی را که فکر میکرد چهار سال دیگر دنبال خواهد کرد، به نتیجه نرسید.
موضوع دومی که برای ترامپ گران تمام شد، شکست سنگینی است که حزب جمهوریخواه بهدلیل رفتار او در امریکا متحمل شد. بواسطه رفتارهای ترامپ اعتبار حزب جمهوریخواه از بین رفت و یک رئیسجمهور تکدورهای شد و اکثریت و ریاست مجلس نمایندگان و سنا هم به دست دموکراتها افتاد. این مسأله برای خود ترامپ و دوستان نزدیک او یک ضربه مهلکی بود و همین شکست بزرگ میتواند برای آدمی مانند او با روحیه منحصر بهفردش به تصمیمگیریهای غیرطبیعی منجر شود. خصوصاً که این وضعیت او را به آستانه استیضاح دوم کشانده است تا پرونده سیاسیاش برای همیشه مختومه شود. نتیجه همه این رویدادها در وجود فردی که خودش شرور است و رفتار غیرقابل پیشبینی دارد اینطور میشود که به هر موضوعی متوسل شود و تحریمهای دیوانهواری را در دستور کار بگذارد و تصمیمات غیرمنتظره بگیرد. اتهام به ایران مبنی بر ارتباط با گروه تروریستی القاعده هم در همین چارچوب است. این اتهام یک فرار رو به جلو از سوی دولت کنونی امریکاست. مایک پمپئو قبلاً رئیس سازمان سیا بوده است و از همه بهتر میداند القاعده و گروههای تروریستی و داعش را چه کسی به وجود آورد و تقویت کرد. حتی در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری دوره قبل هم شاهد بودیم که ترامپ رسماً دولت امریکا را مسئول ایجاد این گروههای تروریستی اعلام کرد و در همین رابطه شواهد و اسنادی هم دارد.
بنابراین خود مقامهای امریکایی بهتر از همه میدانند که مسئولیت ایجاد و تقویت القاعده و تروریستها با امریکاست و در واقع آن کشوری که در مقابل تروریسم در منطقه ایستاد و سعی کرد جلوی نفوذ و گسترش آنها را بگیرد و کشورهای اطراف را از وجود تروریستها پاک کند، ایران بود. اما دلیل اینکه الان این مسائل را مطرح میکنند، به شیوه امریکاییها در فضاسازی سیاسی بازمیگردد. شیوه آنها این گونه است که افکار عمومی را جهت دهند و از رسانهها استفاده کنند؛ یعنی اول اتهامی را وارد میکنند و بعد بر اساس آن اتهام سعی میکنند برای ضربه زدن به منافع کشوری که هدف قرار دادند، زمینهچینی کنند. این اتهامات و تحریمها آخرین ترفندها و برگهایی است که دولت ترامپ دارد به کار میگیرد که هم از روی عصبانیت است و هم سعی میکند فرار رو به جلو داشته باشد. به این معنا که وقتی کاخ سفید را ترک کرد به دوستان و حامیانش بگوید طبق وعدهاش توانست به ایران و جبهه مقاومت ضربات سختی وارد کند و البته محدودیتهایی را هم ایجاد کند که دولت بعدی در امریکا با گرفتاری کار خود را شروع کند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) در محضر رهبر معظم انقلاب
-
لغو مراسم راهپیمایی روز شهادت حضرت فاطمه (س) از سوی آیتالله وحید خراسانی
-
گردش دوباره کرونا
-
موشک ایرانی با برد 1800 کیلومتر در اقیانوس هند
-
واکسیناسیون تا آخرسال آغاز میشود
-
دورنمای شاخص بورس
-
بودجه را سیاسی نکنید
-
بررسی برنامه نامزدها حق مردم است نه شورای نگهبان
-
تولید اورانیوم فلزی برای مصارف صلحآمیز است
-
زمستان سوزان گلستان
-
بازگشت سیاستمداران پایان رخوت احزاب
-
غربالگری مادران باردار حذف نشده است
-
سرخابیها در دیدار پسادربی
-
بازگشت احتمالی اپیدمی کرونا
-
فشار حداکثری حمایت حداقلی
-
آخرین ترفندها در واپسین روزهای ترامپ
اخبارایران آنلاین